بعضیها نهتنها از شکست، بلکه از متوسط و معمولی ظاهرشدن هم واهمه دارند.سال قبل به اتفاق یکی از همکارانم در شیکاگو سمیناری برپا کردیم. برنامهی بدی نبود. اما در حد بهترین برنامههای ما هم نبود.
دوستم به شدت سرماخورده بود و من هم روحیهی خوبی نداشتم. در بخش سوال و جواب حالت تدافعی گرفتم.چند روز بعد به همکارم گفتم که از برگزاری سمینار شیکاگو بسیار ناراحت هستم. از من دلیلم را پرسید. به او گفتم به نظرم طرز ارائهی ما کمتر از حد متوسط بود.
در جوابم گفت: «ببین دیوید. تنها در نیمی از مواقع میتوانیم بالاتر از حد متوسط قرار گیریم و در نیم دیگر، به اجبار در زیر حد متوسط خود هستیم. جز این غیرممکن است. زیرا طبق تعریف، متوسط یعنی معدل، یعنی میانهی راه. در سمینار بعدی تلاش میکنیم که بالاتر از حد متوسط قرار گیریم.»با این توضیح او احساس آرامشی بر من حاکم شد.
از حال بد به حال خوب
دیوید برنز