والدین سمی کسانی هستند که بچه هایشان را با دیگران مقایسه می کنند، احساسات فرزندانشان را نادیده می گیرند و یا او را تنبیه می کنند.
گروه خانواده: خانواده رکن اساسی و مهمی در جامعه محسوب می شود که اگر به خوبی از عهده کارکردهایش بر بیاید، جامعه ای سالم و اگر دچار اختلال و بیماری باشد، جامعه ای ناسالم را شاهد خواهیم بود. خانواده سالم و ناسالم دارای ویژگی هایی هستند برخی والدین به اصطلاح روان شناسان به خاطر کارکردهای بیماری که دارند، والدین سمی محسوب می شوند و اینها به لحاظ تربیتی فرزندانشان را دچار آسیب می کنند.
اما این والدین سمی چه کسانی هستند. خیلی از والدین از سر ناآگاهی این رفتارها را بروز می دهند که اگر از عواقب رفتارهایشان مطلع شوند، بتوانند آن را اصلاح کنند.
1-بچه هایشان را مقایسه میکنند
والدین سمی بچه هایشان را با دوران بچگی خود، خواهر، برادر و یا بچه های مردم مقایسه می کنند.مثلا مادر به فرزندش می گوید: چرا مثل خواهرت بچه خوبی نیستی؟! خواهرت منو اینجوری اذیت نکرده نکرده تا حالا!
2-احساسات بچه هایشان را نادیده می گیرند
والدین سمی احساسات بچه هایشا را نادیده می گیرند و برایش ارزش و اهمیتی قائل نمی شوند. مثلا بچه دستش را بریده یا زمین خورده و به مادرش می گوید: مامان دستم درد می کنه! اما مادر به جای توجه به بچه به او می گوید که محلش نذار، خودش خوب می شه! یا بزرگ شدی یادت میره!
3-با فرزندشان درد و دل می کنند
والدین سمی با فرزند خود دردل می کنند و یا مسائل بزرگسالی و خلاءهای عاطفی خود را می خواهند با فرزندشان پر کنند! این والدین عموما با همسرشان دچار اختلاف یا کمبود عاطفی هستند و سعی می کنند بچه ها را جایگزین همسر کنند به همین دلیل مدام از همسر خود نزد بچه بدگویی می کنند یا از خاطرات بد خود تعریف می کنند و بار منفی عاطفی زیادی روی دوش بچه ها می گذارند. بچه مدام دچار عذاب وجدان و ناراحتی است و به مادرش می گوید که درست می شود، مامان گریه نکن! و صحبت هایی از این دست..
4- خشمشان را سر بچه خالی می کنند
والدین سمی وقتی از یک جای دیگری عصبانی هستند، خشم خود را سر بچه ها تلافی می کنند. مثلا بچه برای کاری احتیاج به پدر خود دارد و نزد پدرش می آید و می گوید: بابا میشه کمکم کنی/ اما پدر با عصبانیت می گوید که نخیر! کار دارم مگه نمی بینی ، کوری ؟ هزار تا مشکل سرم ریخته؟
5-به جای همدلی، تنبیه می کنند
در لحظات چالشی مثلا در دوره نوجوانی به جای همدلی و آموزش به بچه هایشان ، تنبیه را بهترین گزینه می بینند. مثلا بچه نتوانسته درس خود را با نمره خوب پاس کند و دچار چالش روحی بوده یا به هر دلیلی، پدر به جای اینکه بگوید: بیا ببینیم چه درسی می تونیم از این اشتباه بگیریم، منم که همسن تو بودم...
به جای این می گوید که تا دو روز حق نداری بازی کامیپوتری کنی یا به تبلت دست بزنی یا با دوستات رفت و آمد کنی تا تو باشی درستو به موقع بخونی...
6-والدین کمال طلب که ربات تربیت می کنند
والدین سمی برخی کمال طلب هستند و دوست دارند بچه هایشان مثل یک ربات درست همان کارهایی که خودشان می خواهند را انجام دهند. سر بچه شان منت می گذارند و انتظار دارند بچه شان عقده ها و ارزوهای آنها را جبران و برآورده کند.
مثلا مادر با عصبانیت به بچه اش می گوید که پاشو درست را بخون، چقدر تنبلی می کنی ، ما صبح تا شب کار نمی کنیم که تو اینجوری رفتار کنی!
7-دخالت بیجا می کنند
این والدین مدام می خواهند از جزئیات زندگی بچه شان سر در بیاورند و دخالت کنند و به حریم خصوصی بچه ها به ویژه درسن نوجوانی وارد شوند و هیچ توجهی به احساسات بچه ندارند. درست است که بچه ها در این سنین نیاز به مراقبت دارند اما این مراقبت باید نامحسوس باشد.
8-برچسب می زنند
این والدین دائم به بچه هایشان برچسب می زنند. جالب اینکه بیشتر این برچسب ها خصوصیات اخلاقی خودشان است که به بچه هایشان نسبت می دهند.
مثلا پدر به دخترش می گوید که چقدر زرزروو هستی! بی عرضه ایی ، اینقدر ترسو نباش!
حال والدینی که دارای فرزندانی هستند می بایست به این موارد فکر کرده و ببیند اگر هر یک از این رفتارها و دیالوگ ها را با بچه شان دارند هنوز هم دیر نشده و می توان این رفتارها را اصلاح کرد تا به یک تربیت صحیح رسید اگر از سن کودکی بچه تان گذشته، در دوره نوجوانی نیز می توان این موارد تربیتی را اصلاح و ارتباط صحیح با بچه ها برقرار کرد.