61538720

خانه‌داری یکی از پرارج‌ترین اموری است که زنان معمولاً بدون هرگونه چشمداشت خاصی به‌طور منظم به انجام آن مشغول هستند. اما آن‌ها چگونه در کنار سایر وظایف خود، به این امر می‌پردازند و وظیفه دیگران در قبال آن‌ها چیست؟

 باوجود ورود بخش زیادی از زنان به بازار کار خارج از خانه، همچنان خانه‌داری یکی از فراگیرترین نقش‌های زنان در جوامع امروزی است. خانه‌داری فعالیت‌های مرتبط با خانه و خانواده را در برمی‌گیرد. این نقش یکی از اصلی‌ترین اشتغالات زنان در تمام جوامع به شمار می‌آید و در کشور ما نیز به علت پیوستگی آن با نقش‌های مادری و همسری به‌عنوان یک نقش کلیدی برای زنان نهادینه شده است. مقایسه تعداد زنان خانه‌دار و شاغل در سرشماری‌های سال‌های ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ نشان می‌دهد که تعداد زنان ۱۵ سال به بالای خانه‌دار ۸ درصد افزایش یافته است.

طبق بررسی‌ها، نوع نگاه و تفسیر از نقش خانه‌داری زنان متفاوت است. این نقش گاهی محدودکننده زنان لقب گرفته و گاهی نیز سبب آرامش و سعادت معرفی شده است. اما آن چه خود زنان خانه‌دار در رابطه با نقششان می‌اندیشند و تعریفی که از آن ارائه می‌دهند از ارزش ویژه‌ای برخوردار است و می‌تواند ما را در فهم عمیق‌تر ویژگی‌های این نقش یاری دهد. به‌طورکلی صرف نظر از چگونگی نظام تقسیم کار در عرصه‌های فردی و اجتماعی می‌توان گفت نیمی از مسئولیت‌ها و تصمیم‌گیری‌ها در جامعه بر عهده زنان است. به همین دلیل ما باید علاوه بر بررسی و رسیدگی به مسائل زنان، به بررسی نقش خانه‌داری آنان نیز به‌ویژه از دید خودشان با جدیت بیشتری بپردازیم.

در همین راستا، دو تن از پژوهشگران دانشگاه یزد در یک مطالعه علمی پژوهشی به این موضوع پرداخته و تفسیر زنان از ایفای نقش خانه‌داری را زیر ذره‌بین برده‌اند.

آن‌ها در این مطالعه، داده‌های مورد نیاز خود را از طریق مصاحبه خاص و تنظیم‌شده در دو قالب فردی و گروهی با 34 نفر از زنان خانه‌دار، متأهل و دارای فرزند که حداقل پنج سال از زندگی مشترک آنان گذشته بود، جمع‌آوری کرده‌اند.

بر اساس یافته‌های این پژوهش که در فصل‌نامه «جامعه‌شناسی نهادهای اجتماعی» متعلق به دانشگاه مازندران منتشر شده‌اند، مقوله نهایی برگرفته از این تحقیق، چالش موسوم به «همسازی» است که نشان می‌دهد زنان در ایفای نقش خانه‌داری، انتظارها و کنش‌های متناقضی را درک و تجربه می‌کنند، ولی به شکلی فعالانه در جهت همسازی این تناقض‌ها عمل و تلاش می‌کنند.

در این رابطه، حسین افراسیابی، دانشیار جامعه‌شناسی دانشگاه یزد و همکارش می‌گویند: «زنان در مواجهه با فشارهای مختلف واکنش‌های متفاوتی از خود نشان می‌دهند. امید به پیشرفت و ترقی خانواده و توکل در کارها و صبر در انجام مسئولیت‌ها، ساز و کارهایی هستند که در بسیاری از موارد برای زنان راهگشا بوده و انجام تکالیف خانه‌داری را برای آنان تسهیل کرده‌اند».

به گفته آن‌ها، «امید و معنای زندگی با کمک به زنان خانه‌دار در افزایش سرسختی روان‌شناختی، به آنان امکان برخورد مؤثر با استرس‌ها مسائل و مشکلات زندگی را می‌دهد و می‌تواند در افزایش کیفیت زندگی سلامت روان شخص خانواده و به‌تبع آن جامعه تأثیرگذار باشد».

بر اساس این پژوهش، می‌توان گفت خانه‌داری برای زنان مسئولیت ساده‌ای نیست، اما آنان به سمت ایفای آن گرایش دارند و تعلق آنان به نقش‌های مادری و همسری خود در این رابطه بسیار تأثیرگذار است. همین مسئله می‌تواند بیانگر نگاه غیر مادی زنان نسبت به این نقش باشد.

بااین‌وجود به بیان افراسیابی و همکارش، «زنان خواستار ایجاد اصلاحاتی در چگونگی ایفای نقش خانه‌داری هستند و همین موضوع گاه آن‌ها را در رابطه با نقش خانه‌داری خود دچار تردید می‌کند».

درواقع آن چه زنان خانه‌دار را به سمت ایفای چنین نقشی سوق داده است بر مبنای محاسبات عقلی و اصطلاحاً دودوتا چهارتای منطقی نیست، بلکه عشق بی‌حد زنان به همسر و فرزندان و خانواده خود و امید به موفقیت آنان در آینده است که به‌عنوان نیروی محرکه قدرتمندی عمل کرده و آنان را برخلاف مشکلات در این مسیر حفظ کرده است.

البته خانواده‌ها نبایستی این مسئله را با سهل‌انگاری به حال خود رها کرده و تمام بار را به دوش زنان بگذارند. بلکه باید با تشریک مساعی در امور خانه، دلگرمی بیشتری را در آن‌ها به وجود آورند. درکنار این موضوع، مسئولان نیز باید با تعیین ساز و کارهای مشخصی، ارج و منزلت این کار را به معنای واقعی کلمه به‌حساب آورند.