رجایی که آمد رقیب نداشت؛ رقبایش در انتخابات میدانستند چقدر محبوب است و در دل رقبا هم محبوب بود این مرد. دومین رئیسجمهور ایران در مراسم تنفیذ در حضور امام خمینی (ره) گفت که چه میخواهد انجام دهد: «در پاسخ به رأی قاطع و اعتماد بالای مردم که در واقع رأی به اسلام است، در جهت جامه عمل پوشاندن به خواستهای اسلامی و انقلابی مردم و ایجاد یک جامعه اسلامی، تمام تلاش خود را بهکار خواهم گرفت».
این همان رویای کودکیاش بود که خودش برای مردم تعریف کرده بود: «بهعنوان رئیسجمهور امیدم این است که نظام اسلامی در این جامعه پیاده شود. امیدی که شاید از سنین ۷ سالگی که به مدرسه رفتم، با مسجد آشنا شدم، همیشه آرزو میکردم که آنچه که این گویندگان مسلمان میگویند و تصور میکنند از یک جامعه اسلامی، هرچه زودتر در ایران و جهان پیاده بشود. نظام اسلامی که قادر هست در تمام ابعاد، بشریت را اداره کند، آن نظام را از لابلای اصول قانون اساسی بیرون بیاوریم و به کمک همدیگر پیاده کنیم».
رجایی پشت میز نمینشست؛ در میان مردم بود و به شهرها و مناطق دورافتاده ایران سفر میکرد
«رمز پیروزی» حرف دل مردم بود
رجایی چگونه میخواست جامعه اسلامی بسازد و دنبال چی بود؟ راه را یافته بود و همان کاری را میخواست انجام دهد که مردم میخواستند و همان هدفی را داشت که مردم میپسندیدند و دنبال همان بود که باید میبود؛ «عدالت». و این عدالت برایش خیلی مستقیم بود و صراط مستقیم بود و اسم رمز بود و رمز پیروزی بود و تعارف نداشت و عدالت را در الفاظ پیچیده نمیپیچید و حرف دل مردم و رهبر مردم و انقلاب مردم را میزد: «یکی از حرفهای ما در این دولت این است که از این درآمدها همه افراد مملکت بهطور مساوی سهیماند. در این دولت برای تهران و تهرانی، برای اصفهانی، برای شیرازی یا تبریزی بیشتر از آنمقداری که برای مردم روستا هست، نیست. یعنی عدل اسلامی در تقسیم بیتالمال ایجاب میکند که ما برای آن روستایی که در تولید مایحتاج منِ شهری تلاش میکند، سهمش را از بیتالمال در نظر بگیریم.»
رئیسجمهور شهید ایران به همین سادگی و به همین روشنی سخن میگوید از عدالت و خودش با لحن بهتر و رساتر میگوید. در این ویدئوی کوتاه، خودش را ببینید که چگونه میگوید.
آرامش در حضور رفیق اعلی
همین ویژگی عدالتخواهی محمدعلی رجایی بود که او را محبوب کرد و رهبر انقلاب نیز بعدها بر همین ویژگی شهید رجایی تأکید کردند: «شهید رجایی و شهید باهنر هم حقیقتاً از کسانی بودند که امروز برای ما، دو نقطه برای همین مفاهیم والا و باارزش محسوب میشوند؛ یعنی حقیقتاً آنچه آنها را به حرکت وامیداشت ـ که ما از نزدیک میدیدیم ـ عشق به عدالت و عشق به ارزشهای انقلاب و اینها بود».
بدون شرح!
محمدعلی رجایی که فرزند ملت بود وقتی به همراه محمدجواد باهنر رسیدند به آنجا که لایقش بودند، رهبر و مرادشان پیر جماران اگرچه غصهدار شدند و فقط خدا میداند که چقدر زیاد غصهدار شدند، اما ببینید چه اعجازی کردهاند در کلام و اندیشه و ایمان و در سوگ عزیزان ملت: «در عین حال که شهادت این دو بزرگوار برای من بسیار مشکل است، در عین حال میدانم که آنها به رفیق اعلی متصل شدهاند و برای آنها آرامش هست و اینطور گرفتاریهایی که الآن برای ما هست، دیگر برای آنها نیست و آنها رسیدند به مطلوب خودشان و از اینجهت، به آنها و به خانوادههای آنها و ملت اسلامی تبریک عرض میکنم که چنین شهدایی تقدیم میکنند. در عین حالی که مصائب اینها مشکل است برای ما، لکن کشور ما و ملت ما با تمام قدرت ایستادهاند تا همچو شهدایی تقدیم کنند و هیچ راه عقبنشینی ندارند و فکر نمیکنند به سستی. آن کوردلانی که گمان کردهاند که جمهوری اسلامی با نبود چند نفر از بین خواهد رفت و سقوط خواهد کرد، آنها افکارشان، افکار اسلامی نیست و از اسلام خبری ندارند و از ایمان اطلاعی ندارند و افکارشان، افکار مادی [است] و برای دنیا کار میکنند و به هوای دنیا هستند».
رجایی را مردم دوست داشتند؛ او هم مردم را دوست داشت
اگر شهید رجایی و صدق کلامش را دوست دارید این ویدئو را هم ببینید و عمق جان و اندیشهاش را دریابید و حظ ببرید.