«وقتی سوار ماشین شدیم، مثل همیشه از سقف بیرون رفت. تو اتوبان بودیم که یهو ترافیک شد و شوهرم پاشو گذاشت رو ترمز. پسرم با قفسه سینه خورد به لبه سانروف. دکترا گفتن استخوان جناق سینهش شکسته و ریه شو پاره کرده و نتونستن براش کاری کنن. پسر نازنینم از دست رفت.»
سه سال از آن روزِ تلخ گذشته است. با این حال هنوز هم وقتی به یاد میآورد، گریه امانش نمیدهد: «همیشه دوست داشت از سانروف بیرون بره و هر وقت یه ماشین میدید که بچهای از سقفش بیرونه، گریه میکرد و میگفت چرا ما یه ماشین اینجوری نداریم؟ اصلا به خاطر همین ماشینمونو عوض کردیم و یه سانروف دار خریدیم اما کاش این کارو نمیکردیم. ای کاش ما پدر و مادرا تن به همه خواستههای بچههامون ندیم.»
تمایل کودکان به بیرونرفتن از پنجره یا سقف خودروی در حال حرکت موضوع تازهای نیست و در فصل گرما بیشتر هم میشود؛ رفتارهایی که کودکان با دیدن آن تمایل به انجام دارند. به گفته سرهنگ ولی خسروی - کارشناس ترافیک - طبق مطالعاتی که به صورت اختصاصی روی رفتار ترافیکی کودکان در محیطهای ترافیکی انجام شده است، پاسخ به فشار همسالان و دوستان تاثیر مهمی در گرایش کودکان به رفتارهای ترافیکی خوب یا بد دارد. رفتار کودکان در محیطهای ترافیکی، تحت تاثیر دوستان و اطرافیان است. این مسئله برای کودکان بسیار مهم است و هنگامی که کودک میبیند همسالان خود از سانروف خودرو بیرون آمدهاند همان رفتار را انجام میدهد.
گرچه میل انسان به داشتن بهترین وسایل زندگی و ابزار کار، بدیهی است و بالطبع ایرانیان هم به دنبال بهترین وسایل برای زندگی هستند. اما سانروفها چه کاربردی دارند و چرا افراد تمایل به داشتن ماشین شاسیبلند یا دارای سانروف هستند؟
بنا بر ادعای برخی نمایشگاهداران ماشین، مشتریان و متقاضیان خرید خودرو توجه ویژهای به آپشن سانروف دارند که یکی از مهمترین دلایل آن زیبایی خودرو، استفاده از هوای تازه در ماشین و تمایل کودکان خانواده برای بالا رفتن از آن است.
در واقع سانروف، پنلی شیشهای، فلزی یا پارچهای است که در سقف خودرو قرار میگیرد و ورود نور و جریان هوا به داخل کابین را آسان میکند. به وسیله سانروف میتوان میزان نور و هوای ورودی به کابین را تغییر داد. سانروفها به صورت دستی، خودکار یا الکترونیکی قابل تنظیم و باز و بسته شدن هستند.
سرهنگدوم ولی خسروی - مدرس دانشگاه - معتقد است: «سانروف یکی از گزینههای جذاب و جزء امکانات استاندارد خودروهای وارداتی محسوب میشود و چندین سال است که روی خودروهای تولید داخل کشورمان هم نصب میشود. در واقع سانروف یک قطعه متحرک در سقف خودرو است که برای جذب نور و ورود جریان هوا به داخل کابین خودرو تعبیه شده و راننده یا سرنشینان خودرو میتوانند آن را بسته نگه دارند یا اینکه با توجه به نیازشان به نور یا هوا، آن را باز و به دلخواه تنظیم کنند. البته سانروفها قابلیتهای دیگری هم دارند که از جمله آنها میتوان به فضای باز بیشتر، راه فرار اضطراری، لذتبردن از تابش نور خورشید در روز یا زیبایی آسمان در شب و دریافت سیگنالهای ماهوارهای اشاره کرد.»
اما خودروهای سانروف دار تا چه اندازه با فرهنگ ترافیکی کشور ما همخوانی دارند؟ خسروی در اینباره به ایسنا میگوید: «درست نیست که بگوییم استفاده از خودروهای دارای سانروف با فرهنگ رانندگی در کشور ما همخوانی ندارند. سانروف یکی از امکانات خودرو است و انتظار میرود از این قطعه به شکل صحیح استفاده شود و باید به این واقعیت اعتراف کرد که عدم استفاده صحیح از این قطعه میتواند ایمنی راننده و سرنشینان را به خطر بیندازد. کودکان تمایل دارند هنگام حرکت خودرو از سانروف بیرون بیایند اما ممکن است این عمل جان آنان را به خطر بیندازد. در اثر ترمزهای ناگهانی و در تصادفات جلو به عقب یا عقب به جلو که یک طرف درگیر در تصادف، خودرویی باشد که کودک از سانروف آن بیرون آمده است، میتواند منجر به پرتابشدن کودک به بیرون از خودرو شود و اگر پرت هم نشود، قطعاً به گردن، قفسه سینه، ستون فقرات، سر یا صورت کودک آسیب وارد میشود. همچنین در صورت واژگونی خودرو، استفاده از سانروف به قیمت از دستدادن جان یا معلولیت مادامالعمر کودکان تمام خواهد شد. از طرفی ماشین در حال حرکت می تواند موجب مشکلات تنفسی برای کودکانی شود که از سانروف بیرون میآیند زیرا مانع اکسیژنرسانی کافی به آنان میشود.»
به نظر میرسد آماری از قربانیان استفاده نادرست از سانروف خودروها وجود ندارد. این موضوع را سرهنگ خسروی هم تایید میکند: «چون اطلاعات مربوط به آسیبدیدگان ناشی از این موضوع به عنوان علت آسیب در هیچ جایی ثبت و ضبط نمیشود و تمرکز روی علل تصادفهاست، بنابراین آماری هم در این خصوص وجود ندارد. به طور کلی بیرونآوردن تمام یا قسمتی از بدن کودکان از سانروف خودرو، جزء رفتارهای پُرخطر است.»
اما رفتار صحیح خانواده و والدین در این زمینه باید چگونه باشد؟ این مدرس دانشگاه در پاسخ به این پرسش میگوید: «مسلماً رفتار پدر و مادر به عنوان افرادی که آموزشدهندهاند، نقش موثری دارد. افراد جامعه بویژه کودکان و نوجوانان از دو طریق با فرهنگ ترافیک آشنا میشوند؛ یکی از طریق خواندن و کسب اطلاع یا شناخت هنجارهای قانونی راهنمایی و رانندگی و آموزشهای لازم در مهدهای کودک و مدارس و دیگری مشاهده رفتارهای اعضای خانواده و خویشاوندان و برخورد آنان. هر چه رفتار و کردارهای ترافیکی خانواده کودک با هنجارهای قانونی (آییننامه راهنمایی و رانندگی) منطبقتر یا نزدیکتر باشد، رفتار کودکان هم قانونمدارتر خواهد بود. به این ترتیب، خانواده در انتقال عناصر فرهنگی و منطبقکردن الگوهای رفتاری با هنجارهای قانونی، به عنوان اولین نهادی که به آموزش فرزندان میپردازد، اهمیت بسزایی دارد. سانروف هم ازاین قاعده مستثنی نیست؛ چرا که خود خانوادهها از روی ناآگاهی از عواقب آن، در دامنزدن به استفاده ناصحیح کودکان از سانروف نقش دارند.»
او درباره اینکه مداخله مردم در این زمینه تا چه اندازه صحیح است، توضیح میدهد: «مشارکت مردم در تذکر به رفتارهای ناهنجار ترافیکی همیشه کارساز بوده که اثر آن در طرح بازرسان نامحسوس ترافیک متجلی شده و برای همگان آشکار است. با توجه به اینکه بیرونآوردن هر یک از اعضای بدن خود از وسیله نقلیه در حال حرکت توسط راننده یا سرنشینان خودرو (به جز موارد مندرج در مقررات توسط راننده) تخلف محسوب میشود، ماموران راهور برای پیشگیری از بروز حوادث جبرانناپذیر در این زمینه، در صورت رویت میتوانند متخلفان را جریمه کنند. آموزش نحوه استفاده صحیح از سانروف و توصیههای پلیس در هنگام مشاهده این رفتار پُرخطر هم از اقدامات پیشگیرانه است که میتواند از این معضل جلوگیری کند و همچنین توصیه پلیس به موتورسواران و وسایل نقلیه اطراف خودروهای سانروف دار و حامل کودک برای رعایت بیشتر مقررات میتواند کارساز باشد.»
با این وجود به نظر میآید در این زمینه خلاء قانونی وجود دارد زیرا تا کنون برای بیرونآمدن کودک از سانروف جریمهای در نظر گرفته نشده است.
گفته میشود در اوایل دهه ۱۹۲۰ میلادی، برخی خودروها تنها دارای سقف آهنی در قسمت عقب بودند و معمولا صاحبان این خودروها افراد متمولی بودند که قصد فخرفروشی داشتند و میخواستند برخورداریشان از راننده شخصی را به رخ دیگران بکشند. به همین دلیل هم رانندگان این ماشینها که در خدمت افراد ثروتمند بودند یونیفرمهای خاص و شیکی تنشان میکردند. در دهه ۱۹۲۰ میلادی سقفهای فلزی که بخشی از آن قابل حرکت بود، اختراع شدند و ۱۰ سال بعد یک گروه خودروسازی در انگلستان از یک سانروف فلزی متحرک با قطعات شیشهای رونمایی کرد تا اینکه در سال ۱۹۳۴ اولین سقف شیشهای در خودروها مورد استفاده قرار گرفت.
شما هم میتوانید مشاهدهها و تجربههای خود از «عادتهای بد» را با ایسنا به اشتراک بگذارید تا به آنها بپردازیم.