دلمشغولیهای زندگی، پدران امروز را چنان سرگرم کار و تلاش کرده که حضور کمرنگتری در خانه و فرزندپروری دارند؛ پدرانی که تا پاسی از شب کار میکنند تا فرزندانشان بیهیچ دغدغهای به دنبال آیندهای روشن باشند.
در نقطه مقابل؛ پدران این روزگار با پدران دهههای گذشته تفاوتهایی دارند؛ همه سختیها را به جان میخرند تا کودکشان کمبودی مادی نداشته باشد.
آرمان یک پدر و متولد ۶۴ است و کارمند یک شرکت خصوصی است؛ یک دختر و یک پسر دارد؛ میگوید ماهانه چهل میلیون تومان هزینه دارد؛ این هزینهها شامل اجاره خانه، قسط مدرسه غیرانتفاعی فرزندان، هزینه ایاب و ذهاب و خورد و خوراک خانواده چهار نفرهشان است و هزینه ها او را مجبور به کار در اسنپ کرده است.
معتقد است پدر باید تمام تلاشش این باشد که فرزندانش کمبودی نداشته باشند، حتی اگر این تامین بودن، به قیمت ندیدن پدر باشد. آرمان؛ از ساعت هشت صبح از خانه بیرون میآید و گاهی ۲۳ شب به خانه می رود؛ مایحتاج خانه را میخرد و با خود می آورد؛ بیشتر مواقع فرزندانش را در خواب می بیند.
به قول خودش، همه سختیها را به جان میخرد تا «آب در دل فرزندانش تکان نخورد» میخواهد فرزندانش پزشک بشوند و برای این انگیزه و هدف جان خود را هم میدهد؛ میگوید در نوجوانی و جوانی سختی های زیادی کشیده است و طاقت سختی کشیدن فرزندان را ندارد اما به راستی کدام یک از دو دیدگاه پسندیدهتر است؛ بسیاری از کارشناسان معتقدند پدران دهههای گذشته در فرزندپروری موفق تر عمل کردهاند و فرزندانی کوشا و توانمند را به جامعه تحویل دادهاند.
پدران مسئولیت پذیری را به فرزندان بیاموزند
لیلا برزین کارشناس خانواده درباره نحوه برخورد و تربیت فرزندان به مقایسه دهههای شصت و هشتاد می پردازد و میگوید: پدرانی که خود متولد دهههای چهل بودند، فرزندانی کوشاتر تربیت کردهاند؛ آنها مسئولیت پذیرتر هستند و میتوانند گلیم خود را در جامعه از آب بیرون بیاورند.
او معتقد است خانوادههای امروزی باید در رفتار با فرزندان به ویژه فرزندان پسر تجدیدنظر کنند و کسب درآمد برای تامین ۱۰۰ درصدی خانواده را به موضوع تربیت ترجیح ندهند.
برزین میگوید: وقتی وارد مدرسه پسرانه میشوید، با پسرانی مواجه می شوید که روحیه دخترانه و زنانه دارند و این امر نشان دهنده این است که این پسران همواره با مادر و خواهر خود هستند و از بودن در کنار پدر و دریافت رفتار مردانه از او بی بهرهاند.
او میگوید: پدران به دلیل مشغلههای زیاد کاری و غیبت طولانی در خانه، تربیتفرزندان را به مادران سپردهاند و مادران نیز با روحیه لطافت زنانه به تربیت فرزندان می پردازند.
برزین به حضور در یکی از مدارس پسرانه در تهران اشاره میکند و میگوید: معلمان و مدیران مدارس پسرانه همه خانم هستند؛ پسران نیز در اغلب زمان روز با مادران هستند و این امر پسرانی را روحیه زنانه به جامعه تحویل میدهد.
او میگوید: زنان معمولا حمایت طلب هستند نه حمایتگر، بنابراین پسران نسل آینده که باید پدرانی حمایتگر باشند، خودشان خواستار حمایت هستند و مشکلاتی در آینده خواهند داشت؛ بهتر است پدران تلاش کنند تا به ویژه فرزندان پسر را با خود همراه کنند و او را محیط های مردانه آشنا کنند.
این کارشناس خانواده معتقد است، روز پدر فرصت مناسبی است تا پدران و خانوادهها در نقشهای خود تجدید نظر کنند؛ هرچند تامین خانواده و فرزندان بر عهده پدران است اما نباید تامین نیازهای مادی را به موضوع تربیت و نیازهای روحی فرزندان ترجیح دهند.