مریم آقابابایی، پژوهشگر حوزه اجتماعی طی یادداشتی با موضوع «مدرنیته و سبک زندگی زنان» پرداخت که جززیات این یادداشت به شرح ذیل است.
در قرن پانزده و شانزدهم میلادی که کلیسا بر اروپا حاکم بود، گسترش علم و عقلانیت از یک سو و بروز فساد و بی کفایتی در تدبیر جامعه از سوی کلیسا از طرفی دیگر، باعث شد اعتماد بشر به دین و مذهب به تدریج رنگ باخته و منجر به کنار رفتن دین از عرصه مدیریت و تدبیر جامعه شود و پس از آن رابطه هر فرد با خدا به صورت شخصی و در حیطه روابط فردی تعریف شود.
به تبع شکل گرفتن این فضای گفتمانی در غرب، خود به خود سایر ارزشها متناسب با تفسیر فرد از دنیای پیرامون خود تعریف شده و هر آنچه با این تفسیر هماهنگی نداشته باشد خارج از دایره ارزشها قرار میگیرد. این روند باعث به وجود آمدن تمدنی جدید که تحت عنوان «مدرنیته» صورت بندی میشود، شده و سبک زندگی خاص خود را ایجاد کرده است. در این تمدن جدید شاهد تحولات اساسی و سریع در سبک زندگی زنان، که در مقایسه با مردان بسیار عمیقتر است، هستیم که این تحولات سریع برخی از پیامدها را نیز برای آنان به همراه داشته است. به طور کلی تمدن جدید و مدرن و به طور خاص سبک زندگی زنان در عصر مدرن دارای مؤلفهها و ویژگیهایی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
الف: فردگرایی و لذت شخصی
شاید بتوان مهمترین عنصر معرف سبک زندگی مدرن را «فردگرایی» دانست. اگر در گذشته، مصلحت اجتماعی پررنگ بوده و منفعتهای فردی در دامان آن پیگیری میشد، هماکنون شادکامی فردی مناسبات و فرایندهای اجتماعی را تعیین میکند. اگر در گذشته، زن با فرزندانش ارزش مییافت و دلبستگی اصلیاش به خانه و خانواده بود، تحرک اجتماعی را برای خود مهم نمیشمرد، خویش را پیرو تصمیمات شوهر میدانست، الگوی تمایز نقشها را میپذیرفت و خواستههای اقتصادی کمتری داشت، هماکنون با تحصیلات و کار هویتنمایی میکند، ارزشهای اجتماعی و تحرک اجتماعی برای وی جایگاهی برتر و مهمتر از خانه و خانواده مییابد، استانداردهای بدن و تناسب اندام را مهم دانسته و کمتر از گذشته پیرو تصمیمات مرد است.
ب. گسترش ارزشهای فمنیستی
از دیگر مؤلفههای وضعیت مدرن و به ویژه دنیای جدید زنان، رواج دیدگاهها و نظام ارزشی فمنیستی در حوزه مسائل آنان است. رویکرد فمنیستی به حقوق و وظایف زنان در جامعه و خانواده که قائل به انقیاد زنان در چنبره نظام مردسالاری بوده و حضور اجتماعی زنان را تنها راه استیفای حقوق تضییع شده خود میداند، باعث تغییر رویکرد زنان و به هویت پیشین و مناسبات زندگی گذشته خود شده و نقشهای جنسیتی را در نگاه آنان پست و بی ارزش قلمداد کرده است.
ج. امپراطوری رسانهها
معرف دیگر وضعیت مدرن امپراطوری رسانهها در این عصر است. دنیای مدرن را به دلیل گسترش و غلبه سلطه رسانه بر زندگی انسان، عصر رسانهها میدانند. در سبک زندگی مدرن رسانهها بیشترین و مؤثرترین سهم را در الگودهی و ارائه شیوههای زیستن در میان سایر منابع دارد.
د. زوال خانواده
ویژگی دیگر مدرنیته و سبک زندگی جدید در غرب کمرنگ شدن و زوال نهاد خانواده در جامعه است. در جامعه جدید خانواده دیگر آن کارکردهای پیشین را در عرصههای مختلف نداشته و نزد انسان مدرن جایگاه و اهمیت خود را از دست داده است. امر تربیت که توسط رسانه و نظام آموزش مدرن از خانواده سلب شده است، روابط آزاد جنسی و بیبندوباری نیز کارکرد تنظیم رفتار جنسی را تحت الشعاع خود قرار داده و به همین ترتیب هر یک از کارکردها و مؤلفههای مهم خانواده به نوعی در سبک زندگی جدید از بین رفته و یا کمرنگ شده اند.