4924415

امروزه فرهنگ لیبرالیستی و فردگرای جامعه غربی، موجب تغییر در نگاه ارزشی به نقش مادری و همسری شده است. از ارزش‌های نظام لیبرالیستی روی آوردن زنان به اشتغال و میل آنان به ترک خانواده، میل به ازدواج در سنین بالاتر، کنترل بارداری و تمایل به فرزند کمتر است.

روزنامه همشهری؛ گروه خانواده :قطعا رواج چنین دیدگاهی در جامعه ما، موجب کاهش گرایش به مادر شدن و اصالت یافتن فعالیت‌های شغلی زنان و دوری از نقش‌های زنانه شده است.
خانم بتی فریدان، نظریه‌پرداز فمینیست لیبرال، زنانی را که به‌کار خانگی مشغول می‌شوند، قربانیان یک گزینه اشتباه می‌خواند و آن‌ها را محکوم به عقب‌ماندگی مستمر می‌داند.

وی بر این باور است که پرداختن به‌کار خانه‌داری، محصول فرهنگی است که از زنان خود انتظار رشد ندارد و حاصل آن، تلف شدن یک نفس انسانی است.

در دوران مدرن و بر اساس فرهنگ غربی، در نهاد خانواده ارزش‌هایی همچون وفاداری، همدردی همسران نسبت به یکدیگر، فرزندآوری و نگرش‌هایی مانند نان‌آور بودن مرد و خانه‌دار بودن زن و وظیفه‌ تربیت فرزند به‌شدت زیر سوال رفته و بسیار کم‌رنگ شده‌اند و در این فرهنگ نهاد خانواده قداست و وجاهت ندارد.

در نتیجه امروزه بانوان غربی چندان خود را ملکف به فرزندآوری و تربیت فرزند نمی‌بینند و برای خود نقش‌ها و وظایف جدیدی قائل هستند که در راستای توسعه و پیشرفت فردی زن است و منافع فردی زن را به منافع نهاد خانواده ارجح می‌داند.

تضعیف باورهای دینی وجدا شدن دین از دنیا یا همان سکولاریسم، از شاخصه‌های دیگر فرهنگ غرب است که به موازات سایر ارکان فرهنگی غرب، نهاد خانواده را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

بر مبنای نظریه سکولاریسم همه‌ ملاحظات ناشی از ایمان به خدا و جهان آخرت کنار گذاشته می‌شود و تمام انگیزه‌های انسان در همین حیات و معیشت دنیوی خلاصه می‌شود و حساب دیگری در زندگی و عمل و ذهن خود برای هیچ‌چیز باز نمی‌کند.

سکولاریسم، اولین عامل موثر در فروپاشی نظام خانواده در غرب است و با کاهش دلدادگی به شناخت دین و کاهلی در سرسپردگی به‌دستورات دینی، تاثیر خود را روی خانواده می‌گذارد. در این نگرش نیز نقش مادری زن کم‌ارزش تلقی می‌شود و منافع مادی زن را بر منافع معنوی و ارج و قرب او ترجیح می‌دهند.

* نویسنده: حسنیه صالحان
پژوهشگر اجتماعی