به گزارش سایت دیدبان کتاب؛ “زنان در شهر” با توجه به اینکه نویسنده آن یک زن از جامعه اجرایی و دانشگاهی بوده و هست، نه تنها به مباحث نظری و شکلی توجه داشته که به موضوعات مبتلا به جامعه و مشکلات زنان در عرصه اجتماع توجه داشته و با توجه به سابقه کار در شورای اسلامی شهر تهران، توصیه ها و راهکارهایی اجرایی و شدنی مفیدی را مطرح کرده است.

خواننده “مشق شب” با قلم روان، منسجم و مبتنی بر آگاهی دکتر  زهرا نژاد بهرام آشناست. پس از انتشار کتاب شما مخاطب ارجمند را دعوت به مطالعه کتاب زنان در شهر می کنم.

در فرصت معرفی و پیش خبر به بخش هایی از گفت و گو با دکتر عباس آخوندی، استاد دانشگاه و وزیر پیشین راه و شهرسازی می‌پردازیم.

جناب آقای دکتر عباس آخوندی، با توجه به وضعیت زن در جهان و مخصوصا ایران آیا به ضرورت تغییر در سبک زندگی زنان قائل هستید؟

تغییر در سبک زندگی و گیتیانه‌شدن حضور زنان در زندگی اجتماعی بر تمام جامعه‌های بشری در هفت اقلیم سایه افکنده و آنان را واداشته‌است که نهادهای ارتباطات انسانی را مورد بازخوانی قرار دهند. این روزها که ایران با حرکت اجتماعی زن، زندگی، آزادی روبه‌رو است شاید بهتر از هر زمانی این تمنای تغییر در ساختار و نهادهای اجتماعی شهر و هرگونه باهمستانی درک شود. بسته به آن‌که بر فراز کدام سکو ایستاده ‌باشیم می‌توانیم نگاره‌ها و چشم‌اندازهای گونه‌گونی از تغییر را ببینیم و یا انتظار بکشیم. فضا و عرصه‌ی شهر دوستدار زندگی زنانه و خانواده با شهرِ در قلمرو سلطه مردان کاملا متفاوت است.

جناب دکتر آخوندی،شهر و ساختار زندگی شهری برچه مبنایی باید برنامه ریزی شود که هم عدالت در جنسیت رعایت شود و هم زنان به بهترین نحو بتوانند نقش آفرینی داشته باشند؟

شهری که برای زنان حق دسترسی و حاکمیت پذیرا باشد، با شهرِ در حکمروایی مردان دوگونه شهر است. حس و دریافت ذهنی زنان از شهری که به احساس روحی و روانی و یا حقوق شهروندی آنان و یا به مفهوم آسایش، رفاه و زیبایی از منظر زنان احترام می‌گذارد با شهر مردان دو دنیای متفاوت است. از این رو است که مفهوم عدالت در اخلاقی‌ترین وجه خود جامعه را وامی‌دارد که با توجه به حق حیات انسانی زنان و خودآگاهی آنان به هستی و حقوق خود، ساختار کالبدی و اجتماعی شهر مورد بازخوانی قرار گیرد، به تغییرات نهادی تن داده شود و راه برای نقش‌آفرینی آنان هموار گردد.

 

جناب دکتر آخوندی شما در پیش گفتار مبسوط و مبتنی بر شناختتان در کتاب زنان در شهر به سه گانه‌ی  شهر، شهروندی و جنسیت پرداختید، جهت آگاهی بیشتر مخاطبان در پیش خبر انتشار کتاب، سه گانه یاد شده را بیشتر معرفی کنید.

 

در این نوشتار سه گانه‌ی  شهر، شهروندی و جنسیت در ایران از دو منظر بنیادین مورد توجه قرار می‌گیرد که در ارتباط و گفتمان با یک‌دیگر جویای چارچوبی معنادار برای سیاست‌گذاری و برنامه ریزی در این زمینه است.

منظرنخست،  ضرورت بازخوانی نحوه‌ی ورود تجدد و مدرنیته به ایران است. مروری بر روند توسعه در دوره‌ی معاصر، به‌روشنی نشان می‌دهد که نحوه‌ی ورود مدرنیته به ایران فن‌سالارانه بوده و کمتر به لایه‌های نهادی، حقوق طبیعی ایرانیان و در نهایت شهروندان هم‌ حق اعم از زن و مرد توجه شده‌است. غلبه‌ی نگاه فن‌سالارانه بر نگاه اجتماعی به مدرنیته و هم‌چنین، بی‌توجهی به بنیادهای تمدنی و فرهنگی ایرانیان از یک سو، تعارض‌های ساختاری را از همان آغاز در ارتباط جامعه و حکومت سبب شده و از سوی دیگر، مفهوم حقوق شهروندی را به عقب رانده‌است. در چنین بستری، قابل تصور است که مفهوم حقوق زنان امری حاشیه‌ای محسوب و مساله زنان نیز به موضوعی در حد آزادی پوشش و حضور اجتماعی نمادین فروکاسته می‌شده‌است.

دومین منظر، نگاه از دید شهروندی است. هرچند این مفهوم آسان می‌نماید لیکن، ناظر بر جنبه‌های بسیار پیچیده‌ای از ارتباطات زندگی انسانی در اجتماع‌های مدرن است که با حیات اجتماعی سنتی تفاوت بسیار دارد. شهروندی به مفهوم عضویت و تبعیت از یک ملت-دولت کلی‌ترین قاعده‌ای است که متضمن کارکردهای هنجاری در یک نظام سیاسی مدرن است. در این بستر، شهروندی و دولت مدرن دو صورت از یک حقیقت‌اند. در دولت مدرن منشاء مشروعیت قدرت ملی شهروندان می‌باشند و حاکمیت به نمایندگی از آنان بر سرزمین‌ها اعمال حکومت می‌کند. اندیشه‌ی شهروندی خلاق و مشارکت‌جو به مثابه هدف و راهبرد می‌تواند در راستای تحولات تاریخی شکل‌گیری ایران جدید، راهبردی برای خروج از انفعال سیاسی حاکم بر جامعه‌ی ما در مقطع زمانی حاضر باشد. ناکارآمدی سیاسی، کاهش سرمایه اجتماعی ملی، گسترش شکاف اجتماعی، ناکارآمدی مدیریت اقتصادی ملی، گسترش ناهنجاری‌های فرهنگی و سقوط اخلاقی موضوعاتی هستند که این روزها در اکثر محافل سیاسی با گرایش‌های مختلف مورد گفت‌وگو است. لیکن، کمتر به ریشه‌ی موضوع پرداخته می‌شود. به باور این قلم، ریشه‌ی تمام ناکارآمدی‌ها پیش‌گفته ناشی از برتری یافتن ایدئولوژی بر واقعیت ملت است. به سخن دیگر، پذیرش موجودیت ملت و هویت ملی که بنیان شکل‌دهی و برپاسازی دولت مدرن است، در مرتبه‌ی دوم اهمیت قرار گرفته‌است. حال آن‌که در نبود ملت، نه دولتی وجود دارد و نه شهروندی که ادعای حق کند. 

زمانی که از مفهوم شهروندی صحبت به‌میان می‌آید، نباید از کنار آن به‌سادگی گذشت. موضوع درخور تامل ژرف است. شهروندی را می‌توان تحت عنوان “حق داشتن حق” تبیین کرد. این حق ناظر بر حقوق ناشی از عضویت غیر قابل انقطاع فرد به یک ملت است. این تنها حقی است که در هیچ شرایطی قابل دریغ نمودن از شهروندان نیست. از این رو، شهروندی فراگیرترین حقی است که انسان ها در دنیای معاصر دارند و هیچ کس را یارای سلب آن از آنان نیست. این مفهوم در جوامع مختلف اثبات کرده‌است که ظرفیت مؤثری در ایجاد یکپارچگی اجتماعی، جذب افراد به حاشیه رانده‌شده و اقلیت‌ها به متن و هم‌چنین ایجاد یک هویت ملی دارد. و نقش تعیین‌کننده‌ای در دولت‌سازی ایفا می‌کند. و نیاز به اعمال زور را در جوامع مختلف کاهش می‌دهد.

در پیشگفتار به حقوق مدنی اشاره داشته اید. این حق به عنوان تنها حق زنان در جامعه امروز قابل مطالبه است یا حقوق دیگری هم هست؟

حقوق مدنی برترین حقوق شهروندی است که فراگیری گیتیانه دارد. افزون براین، دو دسته دیگر حقوق شامل حقوق سیاسی و حقوق اجتماعی نیز در جامعه‌های مختلف با تفاوت رویکرد مورد شناسایی قرار گرفته‌اند. حقوق سیاسی بیشتر ناظر بر آزادی‌های فردی در ایجاد سازمان اجتماعی و حق نمایندگی در نظام سیاسی است.  شهروندان در کشورهای اروپایی این دسته از حقوق را در قرن نوزدهم به‌دست آوردند. و‌هم‌چنان‌که پیش از این گفته شد، زنان حتی تا نیمه‌ی دوم قرن بیستم در پاره‌ای از کشورهای غربی از داشتن چنین حقی محروم بودند. سومین دسته از حقوق شهروندی حقوق اجتماعی است که در قرن بیستم و پس از جنگ جهانی دوم تعریف شدند که شامل تضمین رفاه اجتماعی و تامین حق دسترسی به خدمات اجتماعی شامل بهداشت، آموزش، مسکن و تامین اجتماعی است. البته دسته‌ی چهارمی از حقوق نیز از اواخر قرن بیستم در حال شکل‌گیری است که ناظر بر جنبه‌های جهانی بودن حقوق شهروندی است. از این دسته از حقوق تحت عنوان حقوق اشاعه یافته یاد می‌شود.

 

جناب آخوندی به شهادت مدیریت شما در پست وزارت راه و شهرسازی و عملکرد شما، یکی از مدافعین، تسهیل کنندگان و راهبران حقوق شهروندی و تحقق آن در ایران بوده و هستید، کتاب زنان در شهر از این منظر چه جایگاهی دارد؟

ازآنجا که عدم حل مشکل‌های پیش‌گفته و رفتارهای ناسازگار منجر به متلاشی شدن جامعه خواهد شد. و در این میان گستردگی و عمق آسیب‌های اجتماعی نهاد خانواده را به مخاطره می‌اندازد. از این‌رو، سیاست‌گذاران در کشور توجه به افزایش استحکام بنیان خانواده را به عنوان اولین و بنیادی‌ترین سیاست مورد تاکید قرارمی دهند. لیکن غافل از آن‌اند که پرداختن به این امر نیز از طریق بازخوانی حقوق شهروندی در حوزه زنان ممکن می‌شود. عدم توجه به چگونگی نحوه حضور زنان در جامعه در مسیر رویارویی با مدرنیته نتیجه‌اش ادامه رشد ناهنجاری‌های اجتماعی و بزه‌های موجود درسراسر کشور خواهد شد.

در بستر بحث‌های نظری پیش گفته، کتاب زنان در شهر که هم از دانش نظری برخوردارند و هم فعال اجتماعی حوزه‌ی زنان هستند و هم یک دوره عضویت شورای اسلامی شهر تهران را در کارنامه خود دارند، به جنبه‌های گوناگون چالش‌های حضور زنان در شهر پرداخته است. این کتاب که شامل مجموعه یادداشت‌های سرکار خانم دکتر زهرا نژادبهرام در روزنامه اعتماد طی سال‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ است از دو سو اهمیت دارد. یکی آن‌که توسط یک زن نوشته شده و دیگری توجه به جزئیاتی است که اغلب طی رویکردهای کل‌نگرانه مورد بی‌توجهی قرار می‌گیرند. بی‌گمان، این کتاب به فهم ما از خوانش شهر از یک نگاه زنانه کمک می‌کند. و دیگر به سان یک نقاشی مینیاتور به جزئیاتی توجه کرده که در نگاه نخست پیش‌ِ پا افتاده به نظر می‌رسند، لیکن در زندگی واقعی زنان دارای اهمیت به‌سزایی می‌باشند. از این‌رو، به‌کار سیاست‌گذاران شهری، اعضای شوراهای شهر، مدیران و کارشناسان شهرداری‌ها و فراتر حکمرانان شهری، طراحان و برنامه‌ریزان شهری، پژوهش‌گران و فعالان اجتماعی و شهروندان با دغدغه می‌آید. با آرزوی موفقیت‌های بیشتر برای نویسنده‌ی محترم و خوانندگان اثر.

Photo 2023 09 10 08 56 10