3367943

اگر شبیه شدن در رفتار و پوشش به غربی‌ها ارزشی برای زنان محسوب می‌شد امروز زنان در جوامع غربی تا این حد گرفتار نا امنی و بحران‌های روحی و اجتماعی نبودند.

به گزارش مشرق، عباس شمسعلی طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: «روزبه‌روز به تعداد زنانی که از ‌ترس آزار و اذیت با وسایل حمل‌ونقل عمومی ‌تردد نمی‌کنند، اضافه می‌شود. به همین خاطر حضور پلیس، مخصوصاًًً در زمان‌هایی که آزار و اذیت بیشتر می‌شود را دو برابر می‌کنیم.»

این اظهارات چیزی نیست جز توئیت چند روز قبل «امانوئل ماکرون» رئیس‌جمهور فرانسه در مورد وضعیت و شرایط زنان در این کشور، فرانسه‌ای که هنوز برای بسیاری از شیفتگان غرب در ایران و کشورهای دیگر مرکز تمدن، آزادی و دموکراسی است و چه سخت است برای این افراد شنیدن این اعترافات از رئیس‌جمهور یکی از قبله‌های آمالشان!

این شرایط اما تنها مختص فرانسه نیست. نمونه‌های فراوان دیگری هم وجود دارد از جمله؛ گزارش چند ماه قبل پارلمان انگلیس که حاوی روایت تأسف‌انگیز دیگری است: «ارتش انگلیس در «محافظت از سربازان زن» ناموفق عمل کرده و تقریبا دو سوم آنها مورد «آزار و اذیت جنسی و تبعیض» قرار گرفته‌اند.» البته این گزارش می‌افزاید با توجه به مواردی که از ‌ترس گزارش نشده است، آمار این رفتارهای خشونت‌بار و زشت بسیار بیشتر از چیزی است که از آن اطلاع وجود دارد.

نمونه دیگر اینکه؛ بارها گزارشات تکان‌دهنده‌ای از تجاوز و خشونت نسبت به سربازان زن شاغل در ارتش آمریکا از سوی همقطارانشان منتشر شده است.

اینها تنها چند نمونه از وضعیت و شرایط اسفناک زنان در غرب است.

اعتراف اخیر رئیس‌جمهور فرانسه و نگرانی وی از افزایش آزار و اذیت زنان در حالی است که در این کشور مدعی آزادی (که حتی اهانت به پیامبر اسلام از مصادیق آزادی تلقی می‌شود!) طی سال‌های اخیر سرسختانه‌ترین قوانین برای ممنوعیت استفاده از حجاب در مدارس و دانشگاه‌ها و... تصویب و اجرا شده است و به نوعی پرچمدار مخالفت با حجاب و پوشیدگی و مروج برهنگی هستند، حال می‌توان ابراز نگرانی مزورانه ماکرون درباره امنیت زنان را باور کرد؟ آیا می‌شود نگرانی و ژست دفاع وی و برخی دیگر از سران کشورهای غربی از حقوق زنان در سایر کشورها را پذیرفت؟

در شرایطی که عقلا و اندیشمندان غربی وضعیت امروز جوامع خود و گسترش بی‌اخلاقی، تجاوز و تعدی و له کردن زنان پای تمایلات شهوانی سیری‌ناپذیر مردان هوس‌باز را نتیجه طبیعی نابودی اخلاق و ارزش‌ها و از همه مهم‌تر انهدام نهاد مقدس خانواده و جایگاه والای زن می‌دانند، سران همین کشورها برای سایر فرهنگ‌ها و کشورها از جمله کشور ما نسخه مثلاً شفابخش می‌پیچند، از جمله اینکه خود را مدافع حقوق زنان جا می‌زنند و به بهانه‌های مختلف از موضع مدعی به دیگر کشورها امر و نهی نیز می‌کنند!

اما به‌راستی چرا چنین کشورهایی که همه باید بر وضعیت آنها بگریند این چنین برای دیگران همان نسخه‌ای را می‌پیچند که امروز گرفتار اثرات آن هستند؟

کشورهای غربی که خود درد و اثرات انهدام نهاد خانواده و تبدیل زن از محوری‌ترین عضو این نهاد به یک کالا را تجربه کرده‌اند اکنون می‌خواهند از این سلاح برای ضربه به کشورهای ناهمسو با خود استفاده کنند.

در سال‌های گذشته و این روزها حجم وسیعی از تبلیغات سبک غربی زندگی که از طریق ماهواره و فضای مجازی یا نفوذ در سینما و... با صرف هزینه‌های زیاد از سوی کشورهای غربی روانه فکر و ذهن مردم و جوانان و به‌ویژه زنان جامعه ما می‌شود یک هدف مهم دارد و آن هم تغییر سبک زندگی ایرانی اسلامی و تنزل جایگاه زن در خانواده و جامعه است.

در کنار آن کشورهای غربی و سازمان‌های خوش‌رنگ و لعاب وابسته به آنها همواره سعی می‌کنند از موضع بالا خود را در جایگاه وکیل مدافع زنان جامعه ما نشانده و همواره مسئولان جمهوری اسلامی را به تضییع حقوق زنان متهم کنند، چیزی که خود ذره‌ای به آن اعتقاد ندارند.

نکته جالب توجه اینکه بخش عمده این تلاش‌ها معطوف به بحث مخالفت با حجاب و به اصطلاح آزادی پوشش و جا زدن برخی مسائل فرعی و دست‌چندم به‌عنوان اولویت مطالبات و نیازهای زنان است. حال یا از نظر آنها مشکل زنان و دختران ایرانی حجاب و مثلا رفتن به استادیوم ورزشی است! یا اینکه برای آنها نیازهای واقعی زنان اهمیتی ندارد و آنچه که به کار آنها برای آسیب به جامعه می‌آید ابزاری برای خدشه به فرهنگ و امنیت اجتماعی کشورمان است.

به‌راستی اگر سران این کشورها ذره‌ای صداقت در دلسوزی نسبت به زنان ایرانی داشتند باید اعتراف می‌کردند که میزان رشد و ارتقای جایگاه زن در دوران حیات جمهوری اسلامی در عرصه‌هایی چون تحصیل،‌ اشتغال، جایگاه اجتماعی و برخورداری زنان از قوانین حمایتی مستحکم و موارد دیگر در مقایسه با پیش از انقلاب که زنان توسط حکومت مورد حمایت غربی‌ها ظلم تاریخی علیه حقوق خود را تجربه می‌کردند، شگفت‌انگیز است.

امروز در حالی زنان ایرانی امکان طی کردن بالاترین درجات علمی و حضور در موقعیت‌های والای اجتماعی و رسیدن به مسئولیت‌های مهم کشوری، منطقه‌ای، شغلی و زندگی اجتماعی قابل دفاع را دارند و در نگاه مسئولان جمهوری اسلامی زنان عنصر ارزشمند رشددهنده و تعالی جامعه موفق هستند که فراموش نمی‌کنیم محمدرضاشاه پهلوی مخلوع در مصاحبه با فالاچی خبرنگار ایتالیایی در سال 52 ضمن کم‌عقل‌تر دانستن زنان گفت: «زنان برای زیبایی و زن بودنشان به‌حساب می‌آیند. زنان قانونا و صورا با مردان مساوی هستند در حالی که از نظر توانایی چنین نیست. مثلا هرگز از بین زنان یک میکل آنژ یا باخ برنخاسته، حتی یک آشپز بزرگ در بین زنان ندیده‌ایم؛ مثلا خود شما در تمام گفت و شنودهایتان با چند زن آشنا شده‌اید که قادر به حکومت کردن باشند؟». سؤال اینجاست که اگر دنیای غرب حقیقتاً در ادعای دفاع از زنان ایران صداقت دارد چرا در آن زمان از آنها در برابر حکومت مستبد پهلوی با آن تفکرات دفاع نکرد؟

چرا امروز ظلم و ستم گسترده به زنان در حکومت‌های همسو با غرب هرگز باعث تورم رگ گردن آنها در دفاع از حقوق زنان نمی‌شود؟ طبیعی است که همه این ادعاها دروغی بیش نیست.

باید به آن عده از زنان و دخترانی که بدون آگاهی از نیت غربی‌ها از سبک زندگی سراب‌گونه تبلیغ شده توسط آنها در اینستاگرام و ماهواره و... تأثیر پذیرفته و نسبت به ارزش‌های رشددهنده حاکم بر جامعه از جمله حجاب و ملزومات حضور پررنگ در اجتماع فاصله می‌گیرند هشدار داد که اگر نسخه تجویزی غربی‌ها برای زنان ما شفابخش بود امروز جامعه خود آنها تا این حد گرفتار فساد و تعدی علیه زنان نبود.

اگر شبیه شدن در رفتار و پوشش به غربی‌ها ارزشی برای زنان محسوب می‌شد امروز زنان در جوامع غربی تا این حد گرفتار نا امنی و بحران‌های روحی و اجتماعی نبودند.

نباید فراموش کرد؛ کم‌توجهی به حجاب اسلامی که به دروغ از سوی غربی‌ها و پادوهای پول‌پرست آنها به‌عنوان محدودیت مطرح می‌شود، آسیب‌های فراوانی به کانون ارزشمند خانواده می‌زند و اساساً حجاب نه تنها محدودیت نیست بلکه نشان توجه اسلام به زندگی اجتماعی زنان است. اگر اسلام به زندگی اجتماعی و حضور زنان در جامعه اعتقادی نداشت پس دستورات مربوط به حجاب برای کجا صادر شده است؟

انبوه زنان و دختران تحصیل‌کرده و موفق در سطح جامعه که با حفظ حجاب در عرصه‌های مختلف اجتماعی، فرهنگی، شغلی، ورزشی و... خوش درخشیده‌اند نشان می‌دهد که به واقع نه تنها حجاب محدودیت نیست بلکه با حفظ زنان از بسیاری تهدیدات به رشد صحیح اجتماعی آنها نیز کمک می‌کند.

زن در نگاه اسلام و نظام اسلامی موجودی ارزشمند و دارای جایگاه والا است و گرایش روزافزون زنان و دختران خسته از ظلم و تعدی در کشورهای غربی به اسلام حکایت از آن دارد که آنها گمشده خود را نه در زندگی بدون مرز و حریم و احترام در جوامع غربی بلکه در آموزه‌های ارزشمند اسلام یافته‌اند.

جا دارد آن عده از زنان و دختران جامعه ما که در معرض این‌گونه تبلیغات خانمانسوز قرار گرفته‌اند، از طریق مطالعه، تحقیق، جست‌وجو و راهنمایی‌های مورد نیاز در نظام آموزشی متوجه سراب خطرناک زندگی غربی شده و از افتادن به دامی که برای نابودی خانواده و ارزش‌های اجتماعی ما گسترده شده است پرهیز کنند. قطعا ارزش‌های حاکم بر غرب که زنان را در برخی کشورها همچون برده‌های جنسی با اتیکت و قیمت نصب شده در معرض هوس‌بازی مردان می‌گذارد نمی‌تواند الگوی منجر به سعادت باشد.

این روزها طرح برخی شعارهای به ظاهر جذاب اما فریبنده از جمله برابری کامل زن و مرد بدون در نظر گرفتن تفاوت‌های روحی، جسمی و توانایی‌های مختلفی که خدای حکیم به‌صورت هدفمند برای تعالی بشریت در وجود زنان و مردان آفریده است باعث اشتباه برخی از زنان و دختران ما شده است اما نباید فراموش کرد تلاش برای شبیه شدن تمام و کمال زنان به مردان در واقع نوعی ناقص دانستن زنان است در صورتی که زنان ویژگی‌های ارزشمند منحصر به خود را دارند.

در جایگاه و ارزش زن در اسلام همین بس که بانوی مکرمی که امروز روز ولادت با سعادت اوست در احادیث قدسی به‌عنوان بهانه خلقت مورد خطاب قرار گرفته است. بی‌شک با وجود الگوی ارزشمندی چون حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها که خلاصه همه خوبی‌ها و زیبایی‌هاست، زن مسلمان ایرانی برای رشد و تعالی هر کجای دیگر به‌دنبال الگو بگردد راه به خطا رفته است.