مدرس مبانی تربیت و رشد اسلامی با تأکید براینکه در دهههای آینده با وجود تک فرزندی خانه سالمندان یک ضرورت است، یادآور شد: ما نمیتوانیم به خانواده تک فرزند بگوئیم هم برای جامعه ثروت تولید کن و هم پدر و مادرت را نگه دار، بین این دو باید یکی را انتخاب کنیم.
به گزارش خبرگزاری فارس، مدرس مبانی تربیت و رشد اسلامی در برنامه «بدون توقف» که از شبکه سه سیما پخش شد با تأکید براینکه در دهههای آینده با وجود تک فرزندی خانه سالمندان یک ضرورت است، یادآور شد: ما نمیتوانیم به خانواده تک فرزند بگوئیم هم برای جامعه ثروت تولید کن و هم پدر و مادرت را نگه دار، بین این دو باید یکی را انتخاب کنیم.
حجتالاسلام «محسن عباسی ولدی» در برنامه «بدون توقف» در خصوص تربیت اقتصادی فرزندان در خانواده عنوان کرد: امروز حتی در دنیا تفکری باب شده که چرا مصرف شدن را باید دلیل بر دور انداختن بدانیم، ما این همه از تنگناهای اقتصادی حرف میزنیم اما جا دارد از تربیت اقتصادی هم حرف بزنیم، در زمان ما، از اینکه لباس فرزندان بزرگتر را بپوشیم احساس بدی به ما دست نمیداد و اتفاقا من هم به این تربیت نیاز داشتم و این رفتار چنان در من نهادینه شده که الان هم احساس نمیکنم که وسیله یا لباس مصرف شده باید دور انداخته شود.
وی در ادامه تصریح کرد: اما امروز در مقابل آن این تفکر است که من در یک میهمانی با این لباس رفتم و لباس من را دیدند و دیگر در میهمانی دیگر آن را نمیپوشم، وقتی تربیت درست باشد اتفاقا در این نوع نگاه اقتصادی بچهها دوست دارند که لباسشان را خواهر یا برادری که دوستش دارند هم بپوشد و این موضوع بدی نیست.
این استاد دانشگاه در ادامه بحث به معایب تکفرزندی اشاره کرد و گفت: احساس تنهایی در تک فرزندی به شدت بچهها را آزار میدهد به ویژه در منازلی که پدر و مادر هر دو شاغلند بچههای تک فرزند احساس سربار بودن میکنند، از دست دادن استقلال شخصیت به دلیل توجه افراطی و نگرانی بیش از حد والدین از دیگر معایب تک فرزندی است و از آنجا که والدین سعی دارند این اضطراب و نگرانی را به روشهای مختلفی برطرف کنند لذا بچه خیلی دیر میتواند روی پای خودش بایستد، از آن طرف بچه لوس و بدون اتکا به خودش پرورش یافته و در بکارگیری قوانین زندگی نیز دچار مشکل میشود.
عباسی ولدی با اشاره به اینکه خانوادههای پرجمعیت زمینه را برای یادگیری قانون زندگی برای بچهها فراهم میکنند، اظهار کرد: بچهها در این تعاملات هم دفاع و هم گذشت را میآموزند، برای همین بچههایی که در خانوادههای پرجمعیت بزرگ میشوند در اجتماع راحتتر گلیم خود را از آب بیرون میکشند، بحث دیگر اضطراب شدید خانوادههای تک فرزند برای از دست دادن فرزند است، چون وقتی فرزند مبتلا به بیماری یا حادثه میشود تمام هستی پدر و مادر از بین رفته و به شدت آسیب میبیند که این حتی در دنیا هم یک مسئله است و اصلا یکی از دلائل توصیه به فرزند دوم در همان کشورها این است که باید این اضطراب را کم کنیم چون اضطراب زمینه افسردگی اجتماعی را فراهم کرده و کارکرد افراد از بین میرود.
وی همچنین به از بین رفتن نسل خاله، عمه، عمو و دایی اشاره و تصریح کرد: این واژهها در آینده مفهومی ندارد، در حالیکه اقوام پشتوانه افراد هستند و نبود آنها به شدت امنیت روانی را پائین میآورد البته برخی هم معتقدند که امروز هم خانوادهها از هم دورند و خواهرها و برادرها سراغی از هم نمیگیرند، در حالیکه تک فرزندها معتقدند کاش من خواهر و برادری داشتم که حتی با آنها دعوا میکردم، چون همین خانوادهها در مشکلات و سختیهای ویژه همه اختلافات را کنار میگذارند، این در حالیست که بسیاری از خانوادههای تک فرزند محکوم به تک فرزندی نشدند بلکه خودشان را به تک فرزندی محکوم کردند.
این محقق و پژوهشگر در حوزه سبک زندگی در ادامه تأکید کرد: اگر امروز از نگاه ما خانه سالمندان یک پدیده منفی است، در دهههای آینده نهایتا دو تا سه دهه آینده در جامعه تک فرزند خانه سالمندان یک ضرورت است، چون ما به خانواده تک فرزند نمیتوانیم بگوئیم هم برای جامعه ثروت تولید کن و هم پدر و مادرت را نگه دار، بین این دو باید یکی را انتخاب کنیم، ما در آینده با نسلی مواجهیم که به خانه سالمندان رفتند و نسلی که آینده پدر و مادر را تماشا میکند و میداند جای خودش هم همان جاست و این امر رضایت از زندگی و شادابی جامعه را به شدت کاهش میدهد.
عباسی ولدی در ادامه در پاسخ به این سؤال که در تربیت فرزندان نقش پدر مؤثرتر است یا مادر، یادآور شد: اگرچه مدیریت کلان خانواده در دست پدر است اما اجرای نقشه تربیتی و روح تربیت فقط با سرانگشتان ظریف مادر صورت گرفته و نقش اصلی تربیت بر دوش مادر است چون تربیت در اصل و اساس خود نیاز به یک محبت بسیار شدید دارد، تأکید میکنم نگفتم که پدر نقشی ندارد اما بار اصلی تربیت برعهده مادر است. وی در پایان تصریح کرد: یقینا پدر در تربیت نقش مبنایی دارد و اقتدار محبتی پدرانه در خانواده یکی از عوامل بازدارنده در مسائل مختلف تربیت است و آن دغدغه تأمین مخارج خانواده و مدیرت کلان و منطقی تربیت که معمولا از عهده پدران برمیآید جایگاه ویژهای دارد، اما اجرای امر تربیت به طریق اولی برعهده مادر قرار دارد.