پژوهشگران اقتصاد با انجام یک مطالعه عواملی که بر مخارج سلامت خانوارهای زنسرپرست، موثر هستند را مورد بررسی قرار دادند.
بررسیها نشان میدهد که در سالهای اخیر خانوادههایی که سرپرست زن دارند، نسبت به کل خانوار کشور افزایش داشتهاند و دلیل آن میتواند زنانهشدن سالمندی و گسترش سرپرستی زنان به دلیل فوت همسر، عدم ازدواج و یا افزایش طلاق باشد.
بر اساس آمار سال ۱۳۹۵ حدود ۱۴.۶۴ درصد از زنان سرپرست خانوار شاغل بودند و حدود ۸۵ درصد دیگر از آنها بیکار، محصل، خانهدار و یا دارای درآمد بدون کار بودند. پایین بودن سهم این زنان در اشتغال مانعی جدی در تامین مالی و سلامت خانوار است.
زنان سرپرست خانوار علاوه بر مقابله با مشکلات برای تامین مالی خانواده و سرپرستی آن، با انواع تبعیضهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نیز درگیر هستند و این مسائل آنها را بسیار آسیبپذیر کرده است. آسیبپذیری زنان سرپرست خانوار نه تنها به سلامت روان مرتبط میشود؛ بلکه سلامت جسمانی آنها را نیز متاثر میسازد. پایین بودن سطح سواد، وضعیت اقتصادی نامطلوب و داشتن بیماریهای مزمن از مهمترین دلایل تاثیرگذار بر سلامت عمومی زنان سرپرست خانوار است.
با توجه به اهمیت مراقبتهای سلامت و مخارج مربوط به آن در خانوارهای زن سرپرست، پژوهشگران اقتصاد با انجام یک مطالعه عوامل تعیینکننده مخارج سلامت این خانوارها را در مناطق شهری مورد بررسی قرار دادند.
برای انجام این بررسی که در سال ۱۳۹۸ به صورت مقطعی و در سطح ملی انجام شد، از دادههای طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری که توسط مرکز آمار ایران جمعآوری شده بود، استفاده شد و دادههای بهدست آمده با استفاده از روشهای آماری تحلیل شدند.
در این بررسی از میان دو هزار و ۶۴۵ خانوار شهری زنسرپرست در ایران، ۸۵۰ خانواده(حدود ۳۲.۱۴ درصد) هیچگونه مخارجی را برای سلامتی عنوان نکردند و مابقی خانوارها(۶۷.۸۶ درصد) به طور متوسط در هر ماه سه میلیون و ۷۹۲ هزار و ۱۸۱ ریال مخارج سلامت داشتند.
میانگین درآمد سرانه(ماهانه) خانوار ۱۰ میلیون و ۸۷ هزار و ۷۴۸ ریال و میانگین مخارج سرانه بیمه(ماهانه) خانوار ۳۱۰ هزار و ۲۰۹ ریال بود. حدود ۷۹ درصد از کل خانوارهای بررسیشده، تحت پوشش یکی از انواع بیمههای درمانی بودند. طبق این بررسی از کل زنان سرپرست خانوار، ۴۹ درصد باسواد، ۱۰ درصد شاغل و ۷۴ درصد منزل شخصی داشتند.
بررسیهای این مطالعه حاکی از این بود که با افزایش درآمد، مخارج بیمه و سن سرپرست خانوار، مخارج سلامت ماهانه خانوارهای زنسرپرست افزایش مییابد. داشتن کودک زیر هفت سال و سالمند بالای ۶۰ سال در این خانوارها نیز مخارج سلامت خانوار را افزایش میدهد(به ترتیب حدود هفت و حدود ۵.۵ درصد). به علاوه افزایش سطح تحصیلات زنان سرپرست خانوار، حدود ۱.۵ درصد از مخارج سلامت ماهانه خانوار را کاهش میدهد.
طبق نتایج این مطالعه؛ افزایش درآمد خانوارهای زنسرپرست، یکی از مهمترین عوامل موثر در افزایش تمایل خرید کالا و خدمات سلامت و افزایش مخارج سلامت خانوار است.
با توجه به یافتههای این تحقیق، پژوهشگران افزایش پوششهای بیمهای برای خدمات و مراقبتهای سلامت، جهت کاهش مخارج سلامت و عدم مواجهه با هزینههای کمرشکن سلامت را پیشنهاد میکنند.
همچنین این محققان میگویند: با افزایش درآمد خانوارهای زن سرپرست، مخارج سلامت آنها نسبت به سایر خانوار بیشتر افزایش یافت. به عبارت دیگر؛ این خانوارها سهم بیشتری از افزایش درآمد را به مخارج سلامت اختصاص دادند که این مهم در ارتباط با سطح بالای درآمد آنها نبود؛ بلکه ناشی از وضعیت نامساعد سلامت جسمانی آنها بود. از این رو سیاستهایی برای افزایش درآمد خانوارهای زنسرپرست ضروری است که این امر میتواند از طریق اشتغال آنها، افزایش کمکهای بلاعوض و یارانههای سلامت محقق شود.
در انجام این تحقیق مهدی شهرکی و سیمین قادری؛ پژوهشگران اقتصاد دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار، مشارکت داشتند.
یافتههای این مطالعه تابستان سال جاری، به صورت مقاله علمی با عنوان «عوامل تعیینکننده مخارج سلامت خانوار زن سرپرست در مناطق شهری ایران» در فصلنامه علمی پژوهشی آموزش بهداشت و ارتقای سلامت منتشر شده است.