داود میاندهی*
کرمان- ایرنا- پرسیدم: آیا بواقع فرقی نمیکند کسی که دنیای وسیع و پر رمزوراز مادری را درک کرده، قلمفرساییاش با مردانی که هیچگاه قادر به درک لحظهای از آن دنیا نخواهند بود؟
ادامه دادم: بحث بر سر خوب یا بد بودن نیست، بحث تفاوت هاست و حیف نیست اگر قرار است شاهد روایت رویدادها باشیم، اگر قرار باشد نوشتن را تجربه و خبری کرده باشیم از دنیای پررنج و البته سراسر عشق و شیرینی و متفاوت زنان بی نصیب بمانیم و آنان که مادر شده اند، حتی آنان که هنوز مادر نشده اند اما در نقش دختران این سرزمین متفاوت از آقایان می بینند و می نگرند، ننویسند و از منظر چشم (زاویه دید) خود، برایمان نگویند؟
و تشکر کردم از اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان که بهانه آن را فراهم کرد تا به بهانه پاسداشت زنان خبرنگار این سرزمین، توجهی به توجهات و مناسبت هایمان بیفزاییم و قدری هم هرچند اندک از این زاویه هم دنیا و عرصه خبرنگاری و رسانه را ببینیم.
خودمان در خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) استان کرمان بنا داشتیم در بازه زمانی مناسب و خلوت با مدیریت شرایط کرونایی، دورهمیای صمیمی با همکاران و بازنشستگان به مناسبت روز خبرنگار داشته باشیم اما برنامه و درخواست اداره کل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان برای تجلیل از زهرا حبیبی از خبرنگاران پیشکسوت و بازنشسته ایرنا در کرمان ما را بر آن داشت تا ضمن قدردانی از استانداری، همراه شویم و نقشی هرچند اندک و کوچک در برگزاری این آیین داشته باشیم.
با همکار بازنشسته مان که سال ۱۳۹۰ پس از سی و خوردهای سال خاک خبر خوردن به قول خودش بیشتر وقتش را این روزها با نوه ها و برای نگهداری از نوه هایش می گذراند، تماس گرفتیم و ضمن تبریک روز خبرنگار (۱۷ مرداد) خواستیم که اگر امکان دارد در چنین نشست و برنامه ای افتخار دهد.
بسیار سرحال و پرانرژی و البته خاکی و خودمانی، پذیرفت و معتقد بود که ایشان باید این مناسبت را به ما تبریک بگوید اما قبول کرد و برنامه تدارک دیده شد؛ دقیقا همزمان با زمان اعلام شده در روز سه شنبه ۱۸ مرداد، الوعده وفا، در محل خبرگزاری حاضر شد و آرام و مهربان ما را میهمان کلام و حضورش کرد.
ساده، خودمانی و بزرگوارانه؛ مادرانه و دلسوزانه؛ از دنیای خبر در دوران خودش نقل کرد؛ که از سال حدود سال ۵۹ و ۶۰ چطور شد که پذیرفت خبرنگار شود و با چه مشقت ها و شرایطی، حرفه مقدس و سخت خبرنگاری را تازمان بازنشستگی کنار نگذاشت.
سخنانش یک سادگی و بی شیله پیلگی خاصی داشت که در همه پدربزرگ ها و مادربزرگ هایمان وجود دارد؛ سادگی که با یک استواری و با اصول بودن در ادای وظایف در دنیای خبر و کارشان و حتی زندگی شخصیشان همراه بوده و هست. کافیست نگاهی به آرشیو خبرهای آن دوره ها بیندازیم؛ چه قبل از انقلاب و چه تا سال ها پس از آن که هنوز دنیای وب نیامده بود اما پیش از آن هم خبرنگاران بودند و خود دنیایی است که چطور صبورانه و سخت، برای تکمیل خبرهایشان باید با کمک گرفتن از منابع مکتوب و .... اطلاعات موردنیاز را فراهم می کردند و چقدر خبرهایشان که با همان زبان ساده روایت می شد، به دل می نشست و هنوز می نشیند.
خبرهایشان آن زمان ها خیلی بهتر و بیشتر خبر بود تا حالا که بعضی هایمان در بعضی رسانه ها، خروجی های رسانه را خیلی خیلی ساده، راحت و ارزان در اختیار هر مطلب و خبری که عمدتا خبر نیستند می گذاریم و مطالبمان هم بیشتر وقت ها کسی را نمی گیرد و جذب نمی کند؛ یعنی ارتباط نمی گیرند و با آنها ارتباط برقرار نمی کنند. مگر تاحالا برایمان مهم یا سوال هم بوده و به این فکر کرده ایم که اگر با تمام وجودمان برای انجام کاری وقت نگذاریم و آن کار را با عشق و اشتیاق وجودمان نیامیزیم، هرچقدر هم به زعممان حرفه ای باشد، کسی را درگیر نمی کند؟؛ مگر از جان بر می خیزد که به جان بنشیند؟
بگذریم؛ نشست برگزار شد و نوبت به من که رسید دیدم چقدر این بابی که باز شده وسیع و پر از حرف و حدیث است؛ بانوانِ قلم به دستِ سرزمینمان.
دیدم چقدر حیف می شد اگر زنان این سرزمین قلم به دست نمی گرفتند و چقدر متفاوت شده که دنیای روایت ها از منظر و قلم زنان هم می گذرد تا به دست مخاطب برسد؛ دنیایی که تجربیاتی متفاوت تر از مردان دارد و پیشنهاد دادم برای آنکه بماند به یادگار، اگر می تواند و امکان تحقق دارد، پس از پخته تر شدن این پیشنهاد، مناسبت یا محل و جشنواره یا مسابقه ای برای پاسداشت زنان قلم به دست و خبرنگار استان یا کشورمان به بهانه روز خبرنگار در هفته خبرنگار راه بیندازیم و افق ها و تفاوت ها و کارکردهای آن را با نگاهی عمیق تر و حرفه ای بنگریم و ببینیم به کجا می توان رسید.
مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری هم استقبال کرد و در ادامه بحث به کلیت موضوع اشتغال زنان کشید؛ موضوعی که آنقدر مهم است و پیچیده که نمی توان در چنین وقت و مناسبت هایی حقش را به طور کامل و عادلانه ادا کرد؛ اما مگر می شود به آن نپرداخت و از آن نگفت.
پرسیدم در شرایطی که پذیرفته ایم کارکردهای اجتماعی زنان در خارج از خانه – البته با حفظ نقش زنان در خانه و بدون آسیب وارد آمدن به آن که یک اصل است- با آثاری که دارد باید مورد دقت و صیانت قرار گیرد، آیا در این شرایط، نیازمند مهارت افزایی بین اعضای خانواده برای تقسیم مسئولیت ها نیستیم و آموزش نمی خواهد؟ کدام نهاد و فرد در این زمینه با برنامه و علمی ورود کرده است یا اقدام؟
کدام ما اگر پذیرفتیم همسر، مادر یا دخترمان برود در بیرون هم کارکرد اجتماعی داشته باشد، پس در خانه باید برای تقسیم مسئولیت ها به کمکش بیاییم و حمایتش کنیم تا در خلال کارهای خانه و بیرون، اختلال و ناهماهنگی ها آنطور بروز نکند که آسیب زا باشد هم برای خانه و خانواده و هم بیرون؟
سخن بالا گرفته بود و زمان اندک که قرار شد در نوبت های دیگری در این باره بیشتر تامل و برنامه ریزی شود تا ببینیم در این رهگذر به چه تصمیم هایی می توان رسید؛ از اصل جلسه و هدف آن غفلت نشد و به تجلیل از همکار پیشکسوتمان بازگشتیم و پای سخنان ساده و بی شیله پیله اما مهم او نشستیم؛ مخصوصا وقتی که از نقش ارتباطی بین خبرنگاران و مسئولان گفت و بخش هایی از سختی های کار خبری برای زنان را برشمرد.
در این نشست میزبان علی سیف الدینی رئیس گروه رسانه اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان هم بودیم که وی با تبریک روز خبرنگار و تشریح بخشی از وضعیت رسانه ها در استان، از محدودیت ها و وضعیت تولیدمحتوا برای رسانه ها در شرایط کنونی سخن گفت.
در بخش دیگر نرجس بهرآسمانی مدیرکل امور بانوان و خانواده استانداری کرمان نیز ضمن تشریح نقش و جایگاه مدیریتی و کارکردهای اجتماعی زنان به موضوع کلی رسانه و رسالت خبرنگاران پرداخت که متن کامل سخنان وی اینجا قابل ملاحظه است.
در این نشست همچنین از خدمات همکار پرتلاش دیگرمان نجمه حسنی دبیر و خبرنگار و نیز سایر همکاران خبرنگار بانوی ایرنا کرمان نیز تجلیل به عمل آمد.
*رئیس خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) استان کرمان