عیسی کلانتری، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که خبرنگاران کشور به دعوت سازمان او راهی آذربایجان غربی شده بودند و کشته و مصدوم شدند، حاضر به عذرخواهی نیست.
هر چند عذرخواهی او نه دو خبرنگار فقید را زنده می کند و نه مصدومان حادثه را بهبود می دهد اما این که میزبان مراسمی که در آن 2 نفر جان خود را از دست داده اند و 21 نفر مجروح شده اند، حاضر نیست از برج عاج ریاست پایین بیاید و یک عذرخواهی خشک و خالی کند، نمکی است بر زخم های خانواده های قربانیان و مصدومان و ملتی که غصه دار این حادثه غم انگیزند.
او در گفت و گویی، کوشیده است همه چیز را نه تنها عادی جلوه دهد که با عباراتی مانند VIP بودن اتوبوس مرگ، به نوعی بر سر خبرنگاران منت بگذارد و لابد مردم ایران هم متوجه شدند که منظور از اتوبوس VIP چیست: اتوبوس کارکنان کارخانه سیمان! (اشکالی بر این که اتوبوس کارخانه سیمان بود وارد نمی کنم، این که دارند به عنوان VIP مطرح می کنند، ناراحت کننده است.)
این در حالی است که خبرنگاران حاضر در اتوبوس می گویند که از همان ابتدا که سوار شدند، مدام درباره وضعیت نامطلوب اتوبوس حرف می زده اند. یکی از خبرنگاران نیز می گوید حتی در جاده کفی نیز که اتوبوس باید با سرعت حرکت کند، با استفاده از "ویز" متوجه شده که سرعت آن 45 کیلومتر بر ساعت است احتمالا دلیل اش این بوده که راننده می دانسته ترمز اتوبوس اشکال دارد و با سرعت کم حرکت می کرده است. خبرنگار دیگری هم گفته که قبل از حادثه کمک راننده فریاد زده است کمربندها را ببندید ولی بعضی از صندلی ها کمربند نداشته اند یا خراب بوده است.
حالا عیسی کلانتری می گوید همه چیز درست بوده و این که راننده توانسته با آن وضعیت 13 - 12 کیلومتر رانندگی کند، نشانه مهارتش بوده است (معنی مهارت را هم فهمیدیم).
این که علت اتفاق چه بوده است، باید در بررسی های کارشناسی مشخص شود ولی عجالتاً دو نکته را به عیسی کلانتری گوشزد می کنم:
1 - اگر کسی هنگام عبور از پیاده رو، متوجه نشود و تنه کوچکی به عابر دیگر بزند، به خاطر احترام اجتماعی و شعور فردی، برمی گردد و می گوید: معذرت می خواهم.
یا اگر در یک مهمان ساده، اتفاقی مانند اندکی پرنمک بودن یک غذا رخ دهد، میزبان به رسم ادب عذرخواهی می کند.
حالا شما بیست و چند خبرنگار را دعوت کرده اید و هنگامی که مهمان شما بوده اند، در اتوبوس شما کشته و مجروح شده اند. عارتان می آید عذرخواهی کنید؟ یعنی آنچه رخ داده از تنه یک عابر یا شور شدن یک غذا هم بی اهمیت تر بوده است؟ اصلا با فرهنگ ایرانی آشنایی دارید؟!
البته که برنامه عذرخواهی روی نرم افزار مسوولان ایرانی نصب نشده است و شما هم یکی از آنها هستید. لذا ما از شما عذرخواهی می کنیم که همکاران ما در مراسمی که شما میزبانش بودید کشته و مجروح شدند؛ امیدوارم ما را ببخشایید آقای رئیس!
2 - در هتلی که مصدومان را اسکان داده بودند، در حالی که یک خانم خبرنگار (زینب رحیمی، خبرنگار عصر ایران) با شما صحبت می کرد، به طرز بی ادبانه ای نشسته بودید به حدی که صدای اعتراض خیلی ها درآمد که این چه طرز نشستن است، به ویژه در مقابل یک خانم؟!
آن طور که در رسانه ها منتشر شده در پاسخ به انتقادات، همکاران ما را به مزخرف گویی متهم کرده و گفته اید: نحوه نشستن من مثلا چطور بود؟ نحوه نشستن همیشگی من، همینطور است. چه عذرخواهی؟ برای چه؟ چه اتفاقی افتاده که عذرخواهی کنیم؟
مزید اطلاع تان عرض می کنم که نحوه نشستن شما بسیار بی ادبانه و خارج از نزاکت و فرهنگ و آداب اجتماعی بود. این که همیشه این طور می نشینید، دلیل بر درست نشستن تان نیست، بلکه همیشه غلط می نشینید. بهتر است در باقی عمرتان، یاد بگیرید که وقتی به ویژه با یک خانم صحبت می کنید، این قدر پاهایتان را باز نکنید و درست بنشینید. عذرخواهی هم پیشکش خودتان!
حیف از آن همه خبرنگار فقید و مصدوم که برای تهیه گزارش از فعالیت های سازمانی جان شان را کف دست شان گرفتند که شما رئیس اش هستید؛ حیف...!
عصر ایران؛ جعفر محمدی -