یک روانشناس بالینی گفت: در دنیای امروز برای ازدواج، علاقمندی یا وجود حسی مثبت لازم است؛ در واقع نوعی کشش و جذابیت باید وجود داشته باشد اما نه لزومی دارد که منتظر عشق پرشور ماند و نه انتظار ثبات همیشگی چنین احساسات مثبتی منطقی است.

دکتر سمانه محمدپور در گفت‌وگو با ایسنا، با تاکید بر اینکه علاقمندی یا وجود حسی مثبت برای ازدواج لازم اما به تنهایی اصلا کافی نیست، اظهار کرد: وقتی اسم ازدواج می­ آید به نظرم اولین قدم ارائه تصویری واقع­ بینانه و اصلاح دیدگاه­هایی است که گاها طی چندین نسل منتقل شده و متناسب با جامعه امروزی نیستند.  

این روانشناس بالینی ادامه داد: همانطور که ما از نزدیکترین افراد زندگی خود مثل والدین یا خواهر برادرها گاهی عصبانی یا ناراحت می شویم، در زندگی مشترک نیز قطعا چنین اتفاقاتی رخ می­ دهد لذا زندگی سراسر عشق و علاقه و حس مثبت نیست. بر همین اساس، فرد باید حداقل توانایی ها و توانمندی هایی داشته باشد.

وی گفت: به عنوان مثال توجه به قدرت روانشناختی فرد بسیار مهم است که ما  از اصطلاحات تخصصی برای اشاره به آن استفاده می­ کنیم، این امر به این اشاره دارد که فرد قدرت مواجهه با دشواری­های زندگی ، ظرفیت بروز اختلافات در روابط نزدیک و مهارت مدیریت مناسب و لازم آن­ها، تحمل کج­ خلقی­های گاه گاهی اطرافیان از جمله همسر را داشته باشد. زندگی همیشه لحظات مثبت و خوب نیست، لحظاتی هم وجود دارد که طرف مقابل کم حوصله یا بی حوصله است و لازم است فرد هم نسبت به آن آگاهی و توانایی تحمل آنها را داشته باشد.

محمدپور افزود: برنامه‌­ها و اهداف اساسی افراد باید حداقل نسبتا مشابه باشد به این معنی که کسی که قصد مهاجرت از ایران را دارد نمی­ تواند با فردی زندگی کند که تمام تلاش خود را روی جذب در سازمان مشخصی در ایران می کند. یکی بسیار علاقمند است که خانواده پر جمعیت با تعداد فرزندان زیاد داشته باشد و دیگری اصلا فرزند نمی خواهد.

ازدواج صرفا عاقلانه و توجه صرف به مزایای ازدواج، تجارت است

این روانشناس بالینی یادآور شد: ازدواج صرفا عاقلانه و توجه صرف به امکانات و مزایایی که به دنبال ازدواج نصیب فرد می‌شود، بیشتر شبیه تجارت است و نمی‌توان با کسی ازدواج کرد که هیچ حسی نسبت به وی ندارید. بهترین حالت به این صورت است که حسی مثبت وجود داشته و سپس به ضروریات زندگی توجه داشت. 

 وی درباره ضروریات زندگی مشترک، تصریح کرد: مهم است که مرد منبع درآمد یا توانایی کسب درآمد داشته باشد و البته مایل به اشتغال و کسب درآمد هم باشد. همچنین نیاز است طرفین به بلوغ عاطفی و هیجانی رسیده باشند، به این معنی که بتوانند مستقلانه تصمیم بگیرند و مسئولیت تصمیم ­های خود را بپذیرند که همین نیازمند این است که فرد توانایی تفکر و استدلال را داشته و به عبارتی به بلوغ فکری رسیده باشد.

چه افرادی برای ازدواج نامناسب‌اند؟ 

محمدپور معتقد است که ازدواج با افرادی که قصد دارند بوسیله ازدوج به استقلال برسند، در صورتی که استقلال بیشتر مربوط به دوره مجردی است و فرد به تنهایی می تواند به آن برسد، اشتباه است چراکه تکیه به همسر به معنی استقلال نیست.

وی همچنین با تاکید بر اینکه ویژگی‌هایی که می توان برای افراد نامناسب برای ازدواج برشمرد با توجه به شرایط زندگی هر فرد متفاوت است و افراد در شرایط مختلف می‌توانند برای بررسی مورد خود از مشورت روانشناسان و متخصصان بهره ببرند، ادامه داد: بیماری­های جسمانی که زندگی فرد مبتلا را تهدید می­­ کنند یا حتی برخی بیماری­های جسمانی حیات طرف مقابل را نیز تهدید می­ کنند مانند ابتلا به ایدز از جمله محدودیت‌های ازدواج است.

به گفته این روانشناس بالینی، ازدواج با افراد مبتلا به اختلالات روانشناختی مانند بی­‌ثباتی هیجانی و خلقی، مبتلا به اختلالات شخصیت که زندگی را فرسایشی ساخته و گاهاً تبدیل به صحنه بروز اختلافات مکرر می­ کند، افرادی که به اشکال مختلف اعتیاد دارند. اعتیاد فرد مبتلا و اعضای خانواده آسیب وارد می کند و نیازمند درمان اختصاصی است، افرادی که به سرعت و به شدت خشمگین می شوند، افرادی که مسئولیت زندگی را قبول نمی کنند، افراد کنترلگر یا افراد بدگمان و افرادی که هدف ازدواجشان شورش و دوری علیه والدین و خانواده مبدا است (حتما نحوه برخورد فردی که برای ازدواج در نظر دارید را با خانواده اصلی مشاهده کنید) دارای محدودیت‌هایی است. 

وی همچنین این را هم گفت که التیام یک رابطه شکست خورده نیز از جمله مواردی است که در زندگی مشترک به ویژه در طولانی مدت مسئله ایجاد می کند. یا فرار از تنهایی و استیصال فردی که صرفا بخاطر فشار اجتماع، خانواده یا اجبار ازدواج می کند از جمله موارد مساله ساز است.

علت وابستگی شدید عاطفی در روابط چیست؟ 

محمدپور در بخش دیگر سخنان خود با اشاره به وابستگی شدید برخی افراد در روابط عاطفی و اصرار بر ازدواج با فرد نامناسب، تصریح کرد: برخی عوامل روانشناختی زمینه‌­ساز وابستگی شدید در روابط عاطفی و بین فردی می­ شود مثل تردید نسبت به خود و فقدان احساس ارزشمندی خود، ترس از طرد شدن، ترس از تنهایی، حس عدم امنیت، شرم و حقارت و حتی احساس خشم نهفته و حل نشده در طولانی مدت که همگی ویژگی­های شخصیت­های ناپخته هستند. همچنین نتیجه نادیده گرفتن مسائل مهمی مانند عدم مسئولیت­ پذیری، عدم استقلال عاطفی و مالی باعث افزایش آمار طلاق است.

کور شدن در عشق و ایده‌آل سازی افراد

وی معتقد است که ایده‌­آل­ سازی شدید فرد یکی از مهم­ترین عوامل ایجاد وابستگی است. به این معنی که فرد وابسته، طرف مقابل را بسیار ایده‌­آل و مناسب می ­بیند و از سوی دیگر معمولا خود را دست کم می­ گیرد و به این ترتیب احساس می‌­کند که باید برای ازدواج و حفظ طرف مقابل هر کاری انجام دهد. زمانی که به زبان عامیانه گفته می­ شود "چشم طرف کور شده است" به همین ایده‌­آل­ سازی اشاره دارد.

این روانشناس بالینی افزود: به این ترتیب، وقتی فرد در رابطه دست به ایده‌­آل­ سازی می­ زند تصور می­ کند این همان فردی است که می­ تواند با او خوشبخت شود و شاهد این موضوع را احساسات خوبی در نظر می­ گیرد که در مدت آشنایی تجربه کرده است. طی همین فرآیند روانشناختی موضوعات بسیاری نادیده گرفته می ­شود، از جمله اینکه "ماهیت رابطه در دوره آشنایی و نامزدی با دوره ازدواج و حتی دوره عقد بسیار متفاوت است"، "تصور می شود حس و حال مثبت من همیشگی است".

محمدپور تصریح کرد: در حالی که پس از چند بار بروز اشتباهات گاها جزئی در زندگی مشترک، فرد دست به نقطه مقابل ایده­ آل سازی یعنی بی­ ارزش سازی می زند. به عبارتی فرد از چشم او می افتد و تازه احساس سرخوردگی می کند که چه اشتباهی می کرده و... اینبار خلاف مسیر قبلی، فرد را پر از ایراد دیده و احساس می کند که باید از این رابطه خارج شود در حالی که وجود یک نگاه واقع بینانه هم کمک می کند که بهتر تصمیم گرفته شود و هم اینکه نسبت به تصمیم تعهد بیشتری داشت.

توصیه‌هایی برای ازدواج صحیح

وی در عین حال تاکید کرد: برای تشکیل زندگی مشترک و حتی در روابط بین فردی بسیار مهم است که هویت فرد شکل گرفته باشد و خودش را بشناسد، در این حالت حساسیت­ها و نقاط قرمز زندگی خود را می­ شناسد. معمولا برای همه افراد حساسیت­ها و نقاط قرمزی وجود دارد که در صورتی که اطرافیان از آن­ها رد شوند رابطه را ادامه نمی­ دهند. 

این روانشناس بالینی توصیه کرد: انتخاب یک فرد مناسب برای مصاحبت و همراهی در ازدواج بسیار مهم است. در واقع زندگی مانند سفری است که در طول سفر یک همسفر انتخاب می کنیم تا با کمک هم مسیر سفر را بهتر و با لذت بیشتر طی کرد.

محمدپور در پایان تجربه محبت، صمیمت، مراقبت، اعتماد و ... (توجه داشته باشید همانطور که انتظار دریافت اینها را داریم توانایی ارائه آنها به دیگری را نیز باید داشته باشیم) و برآورده سازی نیازهای جسمی و جنسی در یک چارچوب ایمن از جمله مولفه مهم ازدواج صحیح دانست و گفت: ازدواج نوعی همکوشی است و قرار است به طور مشترک تلاش شود تا زندگی به سمت رشد و شکوفایی حرکت کند.