Unnamed

نوجوانان با فشارهای زیادی مواجه هستند، از تغییراتی که به‌خاطر دوره‌ی بلوغ به وجود می‌آیند گرفته تا سؤالاتی درمورد هویت خود می پرسند همگی آنها را تحت فشار قرار می‌دهند با این همه شک و بحران، همیشه آسان نیست که نوجوانان سالمی که درد رشد را تحمل می‌کنند و نوجوانانی را که به افسردگی مبتلا شده‌اند را از یکدیگر تشخیص بدهیم. افسردگی در نوجوانان فراتر از کج‌خلقی‌های معمول این سن‌وسال است. افسردگی یک بیماری جدی است و همه‌ی جنبه‌های زندگی نوجوان را تحت شعاع قرار می‌‌دهد. خوشبختانه افسردگی در نوجوانان قابل‌درمان است و والدین می‌توانند به فرزند خود کمک کنند. عشق، راهنمایی و همراهی می‌تواند به نوجوان افسرده کمک کند تا به این بیماری غلبه کند و به زندگی بازگردد.

محمدرضا احمدی، دکترای روانشناس بالینی و مشاور خانواده در گفتگو با خبرنگار برنا با اشاره به نحوه شناسایی فرزند افسرده گفت: دوره‌ی نوجوانی دوران بسیار سختی است و افسردگی در نوجوانان خیلی بیشتر از آنچه تصور می‌کنید به آنها صدمه می‌زند درواقع آمار تقریبی نشان می‌دهد که از هر پنج نوجوان، یکی از آنها در مقطعی از نوجوانی دچار افسردگی می‌شود و با وجود اینکه افسردگی کاملا قابل‌درمان است اما متأسفانه بسیاری از نوجوانان کمکی دریافت نمی‌کنند.

او افزود: در دوره‌ی نوجوانی، بدخلقی‌ها و عصبانیت‌های گه گاه، کاملا طبیعی هستند اما افسردگی چیزی کاملا متفاوت است و تأثیرات منفی افسردگی در نوجوانان بسیار فراتر از غم‌وغصه است چرا که افسردگی می‌تواند شخصیت فرد را در دوران نوجوانی کاملا نابود کند همچنین این بیماری باعث می‌شود تا فرد حس ناراحتی، ناامیدی و عصبانیت وحشتناکی را تجربه کند و خیلی از رفتارهای خروشان و ناسالم نوجوانان و بی‌ادبی آنها می‌تواند نشان‌دهنده‌ی افسردگی باشد درواقع نوجوانان ممکن است این رفتارهای ناسالم را نشان دهند تا درد پنهانی خود را تحمل کنند.

احمدی با اشاره به علائم افسردگی در نوجوانان گفت: مشکلاتی در مدرسه، فرار کردن، استفاده از مواد مخدر و الکل، اعتماد به نفس پایین، اعتیاد به تلفن هوشمند، بی احتیاطی و خشونت از جمله نشانه‌های افسردگی در نوجوانان است.


این مشاور خانواده در ادامه تاکید کرد: نوجوانان افسرده همیشه غمگین به نظر نمی‌‌رسند بلکه کلافگی، عصبانیت و پریشانی مشخص‌ترین علائم افسردگی در آنان است و سایر علایم و نشانه‌های افسردگی در نوجوانان عبارت‌ از ناراحتی یا ناامیدی، پریشانی، عصبانیت یا پرخاشگری، گریه‌ی مداوم، دوری کردن از دوستان و خانواده، بی‌علاقگی به فعالیت‌ها، عملکرد ضعیف در مدرسه، تغییراتی در عادت‌های خورد و خوراک، بی‌قراری و بی حوصلگی، احساس گناه و بی‌ارزش بودن، بی‌شوقی و نداشتن انگیزه، خستگی و کمبود انرژی، عدم تمرکز، درد بی‌دلیل، فکر کردن درمورد مرگ و خودکشی است.

او درباره تفاوت بین افسردگی و مسائل مربوط به دوران رشد گفت: معمولا نوجوانانی که شدیدا به افسردگی مبتلا هستند، به‌خصوص آن دسته از نوجوانانی که از مواد مخدر و مشروبات الکلی استفاده می‌کنند، بیشتر درمورد خودکشی فکر و صحبت می‌کنند و حتی به این افکار جامه‌‌ی عمل می‌پوشانند که تعداد بسیاری از این تلاش‌ها برای خودکشی به‌طرز هشداردهنده‌ای موفق هستند بنابراین باید افکار و رفتار حاکی از خطر افسردگی را بسیار جدی گرفت چرا که این‌ رفتارها و افکار ممکن است تلاش‌های نوجوان برای دریافت کمک باشد.

احمدی ادامه داد: حرف زدن یا شوخی کردن درمورد خودکشی، گفتن جمله‌ای مثبت درمورد مرگ یا گفتن چیزهایی رمانتیک درمورد مُردن، نوشتن داستان و شعرهایی درمورد مرگ، مردن یا خودکشی، درگیر شدن در رفتارهای خطرناک یا اتفاقات بسیاری که منجر به آسیب‌ دیدن آنها شود، بخشیدن اشیائی که برای آنها ارزشمند است، خداحافظی کردن با خانواده و دوستان به‌صورتی که آخرین بار است آنها را می‌بینند، جستجو برای سلاح، قرص یا روش‌های دیگری برای خودکشی از جمله علائمی است که باید جدی گرفته شود و اگر  خانواده‌ای شک دارد که نوجوانش قصد خودکشی دارد، فورا باید اقدام کند و به مراکز مربوطه مراجعه کند.

این روانشناس بالینی درمورد نحوه کمک کردن به نوجوان افسرده گفت: گام اول این است که نوجوان را به برقراری ارتباطات اجتماعی تشویق کرد درواقع توصیه من به خانواده‌ها این است که برای نوجوان وقت بگذارند، با تنهایی او بجنگند، او را مشغول کنند، برای داوطلب شدن او را تشویق کنند در گام دوم باید سلامت جسمانی نوجوان را در اولویت خود قرار دهند یعنی او را به تحرک وا بدارند، زمان استفاده از تلفن همراه را برای او محدود کنند، غذاهای مقوی آماده کنند، به خواب کافی نوجوان اهمیت دهند.

او افزود: گام سوم این است که خانواده حتما فرزندشان را نزد روانشناس ببرند و حین درمان از او حمایت کنند. همه می‌دانیم زندگی کردن با یک نوجوان افسرده می‌تواند خیلی سخت و خسته‌کننده باشد اما در این دوران سخت، باید به یاد داشت که یک نوجوان افسرده عمدا خانواده خود را آزار نمی‌دهد، او هم زجر می‌کشد پس باید تلاش کرد تا صبورانه او را درک کرده و به روند درمانش کمک کرد.