ایسنا/خراسان رضوی در روزهای اخیر انتشارکلیپی در فضای مجازی با موضوع مزاحمت‌های خیابانی علیه زنان در یکی از خیابان‌های شلوغ و پُرتردد مشهد واکنش‌های گسترده‌ای داشته است. این کلیپ که در مدت زمان کوتاهی به شدت مورد توجه و بازنشر قرار گرفته بیانگر وضعیت اسفناکی است که زنان به هنگام تردد در سطح شهر گاهی تجربه می‌کنند.

در این میان، شاهد واکنش‌های متفاوتی نسبت به این کلیپ هستیم. برخی این کلیپ را ساختگی دانسته‌اند و برخی دیگر فرد آزاردیده را به جهت حجاب و پوشش نادرست مقصر انگاشته‌اند و برخی نیز با خانمی که مورد آزار قرار گرفته بود همزاد پنداری کرده‌ و او را مٌحق دانسته‌اند. مجموع این موارد و استقبال و واکنش‌های متفاوت نسبت به این کلیپ، ما را برآن‌داشت تا به لحاظ علمی با توجه به پژوهش‌های انجام گرفته در این حوزه به بررسی این معضل بپردازیم.

 با استناد به پژوهش‌ها و مطالعات داخلی انجام گرفته در این زمینه، می‌توان گفت مزاحمت‌های خیابانی امروزه به صورت بخشی از تجربه­ اجتماعی بسیاری از بانوان ایرانی در سنین مختلف و با پوشش‌های متفاوت درآمده است و به عنوان یک معضل اجتماعی فراگیر، امنیت وآرامش بسیاری از زنان را تهدید کرده و سلامت جامعه را نیز به خطر انداخته است؛ به عبارتی کمتر زنی را می‌توان یافت که در طول زندگی خود و مخصوصا در سنین جوانی این مسئله را تجربه نکرده و طعم تلخ آن را نچشیده باشد .

«براساس تحقیقاتی که توسط یک مرکز تحقیقات خصوصی در ایران صورت گرفته است، هر زن یا دختری در جوامع شهری به میزان مسافتی که طی می­‌کند یا مدت زمان حضورش در سطح خیابان­ها بین یک تا ۲۰ بار به لحاظ مزاحمت‌های کلامی و فیزیکی از سوی برخی از مردان مورد اذیت و آزار قرار می‌­گیرد.» (news agency world news ،۲۰۰۷ ، به نقل از صفاریان و گلمرادی ،۱۳۹۵ :۲ ).

زنان امروزه به عنوان نیمی از  افراد جامعه نسبت به گذشته حضور فعال‌تری در فضای عمومی جامعه دارند و به مشاغل و حرفه‌های متفاوتی مشغول هستند و در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی وارد شده‌اند و بسیاری از ساعات شبانه‌روز را در محیط عمومی جامعه سپری می‌کنند. در این بین مزاحمت‌­های خیابانی به عنوان معضلی که امنیت وآرامش آنان را تهدید می­‌کند و مانع حضور مطلوب و موثر آنها می‌­شود و در نظم و امنیت و عملکرد جامعه خلل ایجاد می‌­کند، همواره از دل‌مشغولی‌ها و ترس‌های زنان بوده است.

مزاحمت­‌های خیابانی علاوه‌بر پیامدها و صدمات مخربی که بر قربانیان خود وارد می‌سازد، نظم و امنیت عمومی جامعه، سلامت خانواده‌ها و.... را نیز مختل می­‌کند، لذا برای برقراری امنیت جامعه بایستی توجه به مزاحمت و آزارهای خیابانی را در اولویت قرار داد.

«مزاحمت عبارت است ازسلب بخشی از آزادی افراد، به عنوان مثال اگر کسی وسیله نقلیه خود را در کوچه و یا خیابان طوری متوقف کند که مانع از عبور عابرین شود یا عبور آنان را سخت و مشکل کند، در این حالت فعل مزاحمت صورت گرفته است. حال اگر مردی در هنگام عبور و مرور بانوان موجب آزار آنان شود مثلا راه آن‌ها را ببندد، آنها را تعقیب کند، با موتور آنها را اذیت کند، متلک بگوید و.. در این حالت فعل  «مزاحمت» اتفاق افتاده است.» (شاکری،۱۳۸۹ :۶۶ ).

براساس تعریف گاردنر مزاحمت‌های خیابانی، به معنی رفتارهای کلامی و غیرکلامی دارای ماهیت جنسی است و مواردی مانند چشم چرانی­‌کردن، زل­ زدن، چشمک زدن، اصرار به سوار اتومبیل شدن، تعقیب فرد در اماکن خلوت، لمس کردن، تنه زدن و... را شامل می‌شود. این رفتارها مخالف شئون و حیثیت زنان است و باعث هتک حرمت آنان می‌شود.

 در مورد علت‌یابی مزاحمت‌های خیابانی می‌توان گفت زمانی که در یک جامعه مردان با خصایصی نظیر قدرتمندی، توانایی و دارای نیاز جنسی مهارناپذیر تعریف می­‌شوند و به حضور در فضای عمومی جامعه برای انجام تمام فعالیت‌های اجتماعی بدون هیچ محدودیتی تشویق می‌شوند و در مقابل زنان به صورت وابسته و مطیع و بسیار آسیب‌پذیر معرفی می‌شوند که بایستی برای تامین امنیت و حفاظت  آنها در برابر آسیب‌های احتمالی که در فضای عمومی جامعه وجود دارد، کم­تر در محیط اجتماع حضور داشته باشند و آنها  به محیط خصوصی و داخل خانه­‌ها رانده می‌شوند، در این صورت قلمرو عمومی جامعه به یک محیط پرمخاطره و دلهره‌آور تحت تسلط مردان که احتمال آسیب دیدن زنان در آن بسیار بالا است تبدیل  می­‌شود .

اعطاء آزادی بی حد و حصر به مردان از دوران کودکی و در روند جامعه‌پذیر کردن آنان، یکی دیگر از عوامل وقوع مزاحمت خیابانی است؛ به عبارتی عدم کنترل و عدم اعمال محدودیت بر رفتار فرزندانِ پسر در جریان جامعه‌پذیری موجب شده که آنها محدوده اختیارات و آزادی عمل بیشتری حتی خلافِ اخلاقیات را در فضای عمومی برای خود متصور شوند؛ به دیگر بیان، عدم کنترل و نظارت بر رفتار فرزندان پسر در جریان جامعه‌پذیری و همین‌طور تاکید یک‌طرفه بر ارزش‌های اخلاقی در جریان جامعه‌پذیری و عدم آموزش یکسان اصول اخلاقی به زنان و مردان، باعث بروز رفتارهای خشونت‌آمیز(مزاحمت‌ها) از ناحیه آنان علیه زنان شده است.

گیدنز اشاره می‌کند بسیاری از مردان براساس الگوهای نادرست تربیتی در خانواده و همچنین براساس الگوهای سنتی که مرد را انسان قوی، زورگو، پرخاشگر و بی‌احساس معرفی می­‌کند تصور می­‌کنند که رفتار خشونت‌آمیز آنها با زن جزئی از حقوق طبیعی آنهاست و می‌خواهند برتری خود را به این صورت حفظ کنند، زمانی که پسرها از نوجوانی می‌­بینند مردان می‌توانند به راحتی و بدون هیچ دردسری در اماکن عمومی برای زنان ایجاد مزاحمت کنند و هنگامی که در گروه همسالان هستند این رفتار به عنوان نشانه بزرگی و مردانگی تلقی می­‌شود؛ بنابراین، این رفتار طی فرایند جامعه‌پذیری پسران آموخته و در گروه همسالان تقویت می­شود. از سوی دیگر تجربه‌های متعدد زنان در این زمینه باعث می‌شود که آن را امری طبیعی تلقی کنند و برای اینکه بیشتر مورد مزاحمت قرار نگیرند در برابر آن سکوت کنند؛ در نتیجه رفتارهای مزاحمت‌آمیز توسط مردان شایع شده و طی فرایند جامعه‌پذیری نسل به نسل ادامه می یابد. (ایمان و دیگران،۱۳۹۰ :۷۰).

زنان آسیب دیده از خشونت و مزاحمت برای اینکه انگ و برچسب مقصر بودن به آنها اطلاق نشود در مقابل مزاحمت‌های خیابانی و آزار جنسی به سکوت وادار می­‌شوند. این عدم اعتراض باعث می‌­شود هم مزاحمان بی‌هیچ دغدغه‌ای به آزارهای خود ادامه دهند و هم زنان بزه‌دیده با سکوت اجباری خود در برابر این آزارها، بهداشت روان خود را از دست داده و در عرصه‌های اجتماعی به یک نیروی منفعل، بدون اعتماد به نفس و سست عنصر تبدیل شوند، به طوری که توان انجام کارهای معمول اجتماعی خود را نداشته و از کارایی‌شان  به شدت کاسته شود.

یکی دیگر از علل وقوع مزاحمت‌های خیابانی، زمانی است که افراد حاضر در محیط و مردمی که در آن مکان حضور دارند، باوجود مشاهده­ صحنه خشونت، بی تفاوت از کنار این مسئله عبور می­‌کنند و عاملینِ مزاحمت، زنِ قربانی را بدون حامی و تنها می‌انگارند، در نتیجه جرأت و جسارت بیشتری برای آزاررسانی به او پیدا خواهند کرد. علاوه‌بر این، بی‌تفاوتی مردم حاضر در صحنه موجب عادی شدن مزاحمت و نرمالیزه شدن آزارهای خیابانی علیه زنان و در نهایت موجب افزایش آن در سطح جامعه نیز می‌شود.

در مقابل، زمانی که مردم نسبت به مزاحمت­‌های خیابانی علیه زنان بی‌تفاوت نبوده و در قبال آن احساس مسئولیت کنند و به مانند ناظرینِ فعال، به هنگام مشاهده مزاحمت نسبت به زنان به منظورخاتمه یافتن مزاحمت و یا جهت توبیخ فردِ خشن واکنش نشان دهند، فردِ خاطی به این مسئله واقف می‌­شود که در صورت اعمال مزاحمت علیه زنان با واکنش صریح افراد حاضر در محیط مواجه خواهد شد و همین مسئله او را از تکرار عملش منصرف خواهد کرد و در نهایت شاهدِ کاهش مزاحمت وآزارهای خیابانی خواهیم بود.

منابع:

صفاریان، محسن ومرادی،گلمراد. (۱۳۹۵). بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان مزاحمت های خیابانی مورد مطالعه شهر کرمانشاه؛ فصلنامه علمی پژوهشی زن و جامعه،ص ۲۱۹-۲۴۶

قاضی نژاد، م. و شاکری، ف. (۱۳۹۱). «بررسی و تحلیل جامعه شناختی ترس از جرم و رفتارهای غیر مدنی در میان زنان شهر تهران (با تأکید بر هویت جنسی و هویت مدنی)»، مسائل اجتماعی ایران، سال سوم، ش ۲، ص ۱۸۱-۲۰۲.

انتهای پیام