خشونت علیه زنان همچنان چالشی برای جوامع است تا آنجا که مطابق با آمار سازمان بهداشت جهانی، میزان تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی در خاورمیانه حدود ۳۷ درصد است.
امروز ۲۵ نوامبر برابر با ۵ آذر ماه به عنوان روز جهانی رفع خشونت علیه زنان نامگذاری شده است زیرا بر اساس آمار سازمان ملل متحد از هر سه زن، یک زن در جهان طی زندگی خود به نحوی مورد خشونت فیزیکی و جنسی قرار می گیرد و بنا به به گفته حبیب الله مسعودی فرید معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور و مطابق با آمار سازمان بهداشت جهانی( WHO)، میزان تجربه خشونت فیزیکی یا جنسی در خاورمیانه حدود ۳۷ درصد است.
به گفته معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور، آمار خشونت منجر به مرگ در زنان یک نفر در هفته و این آمار برای مردان یک نفر در ماه است؛ بنابراین میتوان گفت که
خشونت منجر به مرگ در زنان چهار برابر مردان است.خشونت منجر به مرگ در زنان ۴ برابر مردان است.
با شیوع اپیدمی ویروس کرونا و به دنبال آن اعمال پروتکل های بهداشتی سختگیرانه در جهت مهار این ویروس همانند قرنطینه و خانه نشینی، گزارش های رسیده از افزایش خشونت علیه زنان موجی از نگرانی را به وجود آورده تا آنجا که سازمان ملل متحد را برآن داشت تا پویش ۱۶ روز فعالیت علیه خشونت مبتنی بر جنسیت را از ۲۵ نوامبر تا ۱۰ دسامبر(۵ تا ۲۰ آذر ۱۳۹۹) با موضوع جهانی ۲۰۲۰ تحت عنوان «دنیا را نارنجی کن: تامین بودجه، پاسخ دهی، پیشگیری وجمع آوری داده ها» برگزار کند.
بنابر گزارش دبیرکل سازمان ملل متحد با عنوان «مسئولیت مشترک، همبستگی جهانی: پاسخ به تأثیرات اقتصادی - اجتماعی کووید۱۹» همه اقشار جامعه می توانند در مدت زمان همه گیری کووید۱۹ از زنان و دختران بازمانده از خشونت حمایت کنند تا در امان و دور از خشونت باشند.
خشونت علیه زنان یعنی خشونت علیه آیندگان
به باور روانشناسان، خشونت خود دارای جنبه های مختلفی است که از مهمترین آنها می توان به خشونت خانگی از سوی نزدیکانی چون پدر، مادر، برادر، همسر، آشنایان، وابستگان سببی یا نسبی زن اشاره کرد.
خشونت خانگی از این جهت دارای اهمیت است که علاوه بر تخریب سلامت زنان، سلامت سایر اعضای خانواده به خصوص فرزندان را نیز در معرض تهدیدهای جدی سلامتی قرار می دهد.
موضوعی که مسعودی فرید روز گذشته(سه شنبه) در وبینار «مداخلات تخصصی با رویکرد خانواده محور در کار با زنان تحت خشونت خانگی» که در جهاد دانشگاهی واحد الزهرا(س) برگزار شد، بر آن تاکید کرد و اظهار داشت: خشونت خانگی یکی از شایع ترین اشکال خشونت علیه زنان است که حتی گاها در دوران بارداری نیز بر خانمها اعمال میشود. به طوری که ۱۵ درصد از مصاحبه شوندگان پژوهشی در اینباره اینگونه خشونتها را اثری طبیعی و مسالهای درون خانوادگی بیان کردند که نیازی برای مطرح کردن آن ندارند و در این میان است که بحث سواد سلامت روانی و اجتماعی برای افراد مطرح میشود.
به گفته وی، خشونت خانگی دارای انواع مختلفی نظیر جنسی، روانی، عاطفی و اقتصادی است که میتواند در رسیدن به اهداف انسان ممانعتهای زیادی اعمال کند. همچنین مطابق با برخی پژوهشها تاثیرات خشونت روانی به مراتب میتواند پایدارتر از خشونت جسمی باشد. از سوی دیگر مطابق با برخی پژوهشها شرایط فعلی پاندمی کووید ۱۹ میتواند منجر به افزایش ریزفاکتورهای مربوط به خشونت علیه زنان شود.
مطابق با برخی پژوهشها شرایط فعلی پاندمی کووید ۱۹ میتواند منجر به افزایش ریزفاکتورهای مربوط به خشونت علیه زنان شود.پروانه محمدخانی روانشناس بالینی و مشاور خانواده نیز در گفت وگو با خبرنگار حوزه زنان و خانواده ایرنا، بر آن صحه گذاشت و گفت: در باور عامه مردم، خشونت فقط خشونت فیزیکی است در حالی که خشونت کلامی، جسمی، جنسی و روحی روانی از جمله خشونت هایی است که جسم و روح یک زن در خانه را تحت تاثیر قرار می دهد و رفتار او بر سایر اعضای خانواده سایه می اندازد. خشونتی که متاسفانه منحصر به طبقه یا قشر یا زمان خاص نیست به این معنا که در همه طبقه های اجتماعی با سواد، کم سواد و بی سواد، خانواده های دچار بحران یا خانواده هایی که به ظاهر شرایط مطلوب و مناسبی دارند هم دیده می شود.
وی تاکید کرد: شیوع کرونا هم بر دامنه خشونت خانگی افزوده زیرا پیش از این مردان چندین ساعت از وقت خود را بیرون از خانه سپری می کردند اما با خانه نشینی کرونایی و به دنبال آن نابسامانی اقتصادی، بیکاری، مشکلات مالی، عدم آشنایی زوجین با مهارت زندگی، اختلاف سلیقه، تربیت بچهها، عدم رضایت از روابط زناشویی، اعتیاد، خونسردی بیش از حد یک طرف و عصبانیت طرف دیگر موجب افزایش درگیری و خشونت در خانوادهها شده است.
نقص قانون و رویه های موروثی فرهنگی بسترساز خشونت خانگی علیه زنان
این روانشناس بالینی با یادآوری نقش اصلی و مهم مادر در خانه و تربیت فرزندان تصریح کرد: بی شک رفتارهای خشن علیه او آثار بدی بر سایر افراد خانواده به ویژه فرزندان خواهد گذاشت و این مادران هرگز نمی توانند در تربیت فرزندان موفق باشند و فرزندانی با سلامت روان و اعتماد به نفس تربیت کنند.
وی با تاکید بر اینکه بخشی از رفتار از طریق ژنتیک و بخشی دیگر اکتسابی از محیط به فرد می رسد، خاطرنشان کرد: کودکانی که شاهد مورد خشونت قرار گرفتن مادران خود هستند آمادگی زیادی برای ابتلا به بیماری های روانی و اختلالات رشد دارند ضمن اینکه با از دست دادن اعتماد به نفس، در ایجاد روابط صحیح با دیگران موفق نخواهند بود.
محمدخانی افزود: احساس مالکیت، وجود دیدگاه های مردسالارانه و نقص قانون زمینه را برای اعمال خشونت علیه زنان فراهم می کند، این باور که زن جنس دوم است و این مرد است که تعیین کننده پوشش، فعالیت و عملکرد زن است و تا زمانی که او نخواهد زن حق رشد و حضور ندارد.
به گفته این روانشناس بالینی، ادامه روند خشونت خانگی به سست شدن پایه های استحکام خانواده، بی وفایی و در نهایت فروپاشی و جدایی می انجامد که به دنبال آن بسیاری از آسیب های اجتماعی جبران ناپذیر از جمله افسردگی تدریجی، نابسامانی های روانی، اختلال های شخصی و سایر موارد در زن ایجاد می شود. ضمن اینکه آسیب های زیادی متوجه فرزندان طلاق خواهد بود که شایع ترین آن ها گرایش به بزهکاری و اعتیاد و سایر ناهنجاری های رفتاری است.
بیان ناگفته های خشونت، ترمز اعمال خشونت را می کشد
محمدخانی در بخشی دیگر از این گفت وگو، درباره راهکار از بین بردن یا کاهش خشونت خانگی، گفت: از آن جا که این نوع خشونت در کانون خانواده صورت می گیرد، افراد مورد خشونت قرار گرفته از بیان آن سرباز می زنند؛ موضوعی که جنش «می تو» به آن پرداخت و تابو بودن بیان خشونت ها را از بین برد. پس مطابق با برخی پژوهشها شرایط فعلی پاندمی کووید ۱۹ میتواند منجر به افزایش ریزفاکتورهای مربوط به خشونت علیه زنان شود.
زنان باید از پرده پوشی و در خفا بودن دست بردارند و با تنظیم شکایت و بیان خشونت موانعی سد راه آزاردهنده ایجاد کنند.وی افزود: ایجاد مکانهای امن، تامین امکانات قابل دسترس از طریق مراکز عمومی و انتظامی و سیستمهای مناسب حمایتی از قربانیان در مواقع بحران هم از دیگر راه حل های اولیه پیشگیری از خشونت خانگی است. همچنین وجود قوانین شفاف در زمینه خشونت خانگی علیه زنان و ارایه راهکارهای متناسب و حمایتهای قانونی از این قربانیان در کنار ارایه اطلاعات، آگاهی، آموزش به زنان در هنگام برخورد با مقوله خشونت خانگی را می توان از گامهای اساسی در بهبود برنامههای پیشگیری از خشونت خانگی علیه زنان در هر کشوری عنوان کرد.
چرایی نامگذاری به روز جهانی منع خشونت علیه زنان
در روز ۲۵ نوامبر، خواهران «میرابل» اهل جمهوری دومینیکن، پس از ماهها شکنجه، سرانجام توسط سازمان امنیت ارتش این کشور به قتل رسیدند. «جرم» این سه خواهر شرکت در فعالیتهای سیاسی علیه رژیم دیکتاتوری حاکم بر دومینیکن بود. ۲۱ سال بعد، یعنی در سال ۱۹۸۱، در همایشی که در «بوگوتا» پایتخت کلمبیا با شرکت مدافعان حقوق زنان در آمریکای لاتین و منطقه کاراییب تشکیل شد، پیشنهاد اختصاص دادن روز قتل خواهران میرابل به روز نهی خشونت علیه زنان مطرح شد.
هدف از این پیشنهاد آن بود که هم به تلاش و جسارت این خواهران ادای احترام شود و هم افکار عمومی بیش از پیش به سوی نهی خشونت علیه زنان سوق یابد که سرانجام سال ۱۹۹۹ میلادی شورای عمومی سازمان ملل نیز ۲۵ نوامبر را به عنوان روز جهانی نهی خشونت علیه زنان به رسمیت شناخت.
در راستای همین تصمیم، یک سال بعد یعنی در سال ۲۰۰۰، شورای امنیت سازمان ملل، قطعنامه ۱۳۲۵ را با عنوان «زنان، صلح و امنیت» به تصویب رساند که محورهای اصلی این قطعنامه به پیشگیری مناقشات و خصومتها در درون و در میان کشورها، تامین مشارکت زنان در حیات سیاسی و اجتماعی و نیز ممانعت از اعمال خشونت علیه آنها مربوط میشوند.
این قطعنامه مبنایی است برای آن که خشونتهای گوناگون علیه زنان بدون مجازات نمانند و عاملان آنها به پای میز محاکمه کشیده شوند، خشونت هایی همچون سو استفاده های جسمی و روانی، خرید و فروش زنان و دختران و در مجموع فرمانبری اجباری و تحمیلی زنان که از عوامل نابودکننده سلامت زنان به شمار می رود.
از: فاطمه دهقان نیری