در شرایط پاندمی کرونا که پزشکیانبر رعایت فاصله اجتماعی، ماندن در خانه و خروج از خانه جز برای انجام کارهای ضروری تاکید دارند و حتی تاکید میشود تا حد امکان از حضور در مراکز درمانی برای انجام کارهای غیر ضروری اجتناب شود، عدهای از مردم که بیشتر انان را زنان تشکیل میدهند اما همچنان پای ثابت مراکز جراحی زیبایی هستند و حتی ترس از ابتلا به کرونا هم نتوانسته میل به زیباتر شدن اندام و چهره را در آنها کاهش دهد. از سوی دیگر در شبکههای مجازی شاهد تبلیغات نحوه آرایش مخصوص ماسک زدن هستیم. اما این عدم توجه به شرایط بحرانی کووید ۱۹ و تبدیل زیبایی به یک دغدغه به ویژه برای زنان ازکجا نشات میگیرد؟
سیمین کاظمی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: الزام زیبایی و فشار برای زیبا بودن برخی زنان را به مرحله ای می رساند که از جسم و بدن خود متنفر شوند و به تکاپو می افتند که در بازار زیبایی، کالایی پیدا کنند که این تنفر از بدن را تشفی بدهد و این تکاپو از انجام جراحی ها و مداخلات پزشکی تا مصرف انواع محصولات دارویی و آرایشی را شامل میشود.
وی تصریح کرد: تکاپو و تلاش برای زیبا شدن و انجام عملهای زیبایی در شرایطی است که بعضی از این مداخلات پزشکی و زیبایی ممکن است تبعات جسمی وخیمی برای فرد به دنبال داشته باشد. تلاش برای زیبا شدن نشان دهنده آن است که زن ابژگی جنسی خودش را پذیرفته و می داند که بدون زیبایی ممکن است مورد پذیرش اجتماعی قرار نگیرد.
این جامعه شناس ادامه داد: در دنیا صنعت زیبایی و مد با وجهه ای خیرخواهانه به زنان القا می کند که برای منطبق شدن با ارزش های فرهنگی مردسالاری به آنها کمک می کند تا جذاب و مقبول باشند و به این ترتیب زنان مصرف کننده های عمده مواد آرایشی و کالاهای زیبایی هستند. هر زن برای نزدیک شدن به استانداردهای زیبایی مجبور است وقت و زمان بگذارد و پول خرج کند و به طور دایم مشغولیت ذهنی دارد که زشت به نظر نرسد و از این رو مصرف کننده دایم محصولات مختلف باشد.
وی معتقد است که زیبایی به عنوان یک الزام اجتماعی منجر به مشروعیت یافتن تبعیضی مبتنی بر زیبایی علیه زنان در دنیا شده است، به طوری که زنانی که زیباتر هستند، ممکن است به امتیازاتی دست یابند که زنانی که زیبا به حساب نمی آیند از آن محروم شوند. واقعیت این است که جامعه یا لااقل بخشی از آن، زنان را به آسانی نمی پذیرد و زیبایی و آرایش و لباس مبنای تبعیض در محل کار و ... قرار می گیرد. برای مثال زنان زیبا و لاغر بیشتر از افرادی که زیبا به حساب نمی آیند یا چاق هستند، شانس استخدام دارند و ممکن است کارهای شان زودتر انجام شود. حتی در معرفی و نمایش افراد با اخلاق خوب و بد معمولا شخصی با چهره زیبا بعنوان فرد خوب شناخته می شود و شخص نازیبا به راحتی برچسب بیاخلاقی می خورد. همین تبعیض و انتخاب بر اساس زیبایی و نه سایر صفات و ویژگی ها و تواناییها انگیزه ای است که برخی زنان سعی کنند، در مسابقه زیبا شدن عقب نمانند و تلاش کنند که با استانداردهای زیبایی منطبق شوند.
به گفته این جامعه شناس زنان، الزام زیبایی و تبدیل شدن آن به ابزار سنجش ارزش و منزلت اجتماعی ، مشخصه جوامعی است که توانایی ها و دانایی های زنان در آن مجال ظهور ندارد. در این جوامع وقتی زنان مجبورند خودشان را با استانداردهای زیبایی منطبق کنند، نشان دهنده نابرابری جنسیتی و فراهم نبودن عرصه برای بروز توانایی هایشان است.
سخت شدن مقاومت در برابر هنجار زیبایی
وی در ادامه گفت: مقاومت در برابر هنجارها و الزامات جدید زیبایی به سبب عمومیت آن دشوار شده است. می توان گفت حتی فمینیسم هم در این حوزه شکست خورده است. روزگاری فمینیست های رادیکال موج دوم فمینیسم در غرب به شدت با صنایع مد و زیبایی و آرایش مخالفت می کردند و آن را به مثابه ترویج ابژگی جنسی زنان محکوم می کردند اما چون این موضوع برای مدافعان سرمایه داری و مردسالاری قابل تحمل نبود، کلیشه هایی مثل «فمینیست های زشت و عصبانی» برای مقابله با آراء و اندیشه فمینیستی مطرح و نتیجه اش این شد که در موج سوم بخشی از فمینیست ها آرایش و زیبایی را به عنوان ملزومات زنانگی پذیرفتند و از آن پس مقاومت چندانی در این حوزه انجام نشد.
این جامعه شناس زنان ادامه داد: در ایران برخی تمایل دارند آرایش و کوشش برای زیبایی در میان زنان را به عنوان نوعی مقاومت در برابر فشار و اجبار دولتی تفسیر کنند، اما واقعیت این است که ایران یکی از بزرگترین وارد کننده های محصولات و کالاهای آرایشی در خاورمیانه است و مشکل بتوان مصرف کننده شدن زنان را به نوعی مقاومت تفسیر و تعبیر کرد.
تسری یافتن اُبژه جنسی زیبایی زنان به کل جامعه
کاظمی معتقد است که در حال حاضر در بسیاری از جوامع قضاوت در مورد زنان بیش از هر چیزی در مورد چهره و اندام آنهاست. حتی زنان قوی و دانشمند و اندیشمند و سیاستمدار هم بیش و پیش از آنکه توانایی و دانایی ها و گفتار و اندیشه شان مورد توجه قرار گیرد، ظاهرشان مورد قضاوت قرار می گیرد. می توان گفت این ابژه جنسی شدن به تمام زنان تسری پیدا کرده است و فشار و الزامی است که به سختی می توان در برابر آن مقاومت کرد. برای مقاومت در برابر این فشارها و انتظارات باید بسیار قوی بود و آگاهی فمینیستی و تفکر انتقادی داشت.
چگونه باید چنین کلیشههایی را از بین برد؟
وی با بیان اینکه برای شکست چنین کلیشه هایی لازم است موانعی که بر سر راه شکوفایی استعدادها و بروز توانایی های زنان وجود دارد حذف شود، ادامه داد: باید شرایطی فراهم شود که زنان با نشان دادن توانمندی های شان مورد قضاوت و تحسین واقع شوند و نه با ظاهرشان. باید از اینکه سیندرلا و باربی الگوی دختر بچهها شوند دست برداشت. به دختر بچه ها باید یاد داد که آنان هم می توانند مسئولیت و نقش های اجتماعی داشته باشد نه اینکه بیاموزیم که هر زن باید آنقدر زیبا باشد که دیگران او را ستایش یا انتخاب کنند.
این جامعه شناس زنان در اظهار کرد: تا زمانی که تفکر سرمایه داری و مردسالاری در اشکال به روز شده و مدرن، بر جهان مستولی هستند، زنان به مصرف محصولات زیبایی تشویق می شوند و رسانه ها و سینما و تبلیغات هم در این مسیر با آنها همسو هستند و از همین رو «زیبایی به عنوان یک ضرورت برای زنان» تداوم خواهد داشت.