یک پژوهشگر انجمن ایرانی مطالعات زنان با بیان اینکه نمیتوان میل به زیبایی و ظاهر زیبا را انکار کرد، گفت: تاثیر ظاهر زیبا و آراستگی را نمیتوان در تعامل انسانها نادیده گرفت اما نگاه و محیط جنسیت زدهای که ارزش زن را تنها در زیبایی ظاهر او میداند، در واقع موجب تقلیل ابعاد وجودی زن به بعد زیبایی و نادیده گرفتن تفکراتش میشود.
کتایون مصری در گفتوگو با ایسنا اظهار کرد: در جوامعی که زنان فراغت بیشتری دارند و در خارج از خانه دغدغههای کمتر و مشارکت اجتماعی کمتری دارند بیشتر از الگوهای ایدهآل زیبایی تزریق شده در جامعه تبعیت میکنند و به تدریج سبکهای برجسته شده ارزشهای انسانی مبتنی بر ظاهر الگو ذهنی غالب این زنان میشود.
وی افزود: از طرفی بازار تبلیغات رسانهها و شبکههای اجتماعی کاملا این الگوها را شارژ میکند و به طور دائما در حال سوق دادن افراد به سوی سبکی خاص از ارزشهای ایدهآل است به گونهای که اگر زنان از این الگوهای جنسیت زده تبعیت کنند ایدهآل و مورد تحسین جامعه خواهند بود.
مصری به تبعیت برخی زنان از الگوهای زیبایی تزریق شده در جامعه مانند تغییر در اندام بدن، تغییر در اعضای صورت به شکل افراطی اشاره و اظهارکرد: اگر مهارت زنان را در کنار زیبایی و آراستگی آنان مشاهده کنیم، امری کاملا پسندیده است اما زمانی که از زنان با برداشتهایی نظیر «زن موجودی زیبا و ظریف است»، یاد میکنیم، درواقع آنان را به سوی توجه بیشتر به ظاهر مانند فرم خاصی از بینی، فرم خاصی از گونه، فرم خاصی از لبها و... و بیتوجهی به تولیدات فکری سوق میدهیم.
به گفته وی، بخشی از این گرایش های افراط گونه زنان به نگاههای جنسیت زده به قدری زیرپوستی اتفاق میافتد که نمیتوان ناگزیر از آن بود اما به هر میزان که زنان نرخ مشارکت اجتماعی و اقتصادی کمتر و دغدغههای محدودتری داشته باشند، به همان میزان جذب چنین الگوها و معیارهای ارزشگذاری ظاهری میشوند.
این پژوهشگر انجمن ایرانی مطالعات زنان معتقد است که عدم توزیع یکسان فرصتهای آموزشی، اجتماعی و... در جامعه موجب میشود که گاهی شاهد تبعیت زنان تحصیلکرده در مقاطع بالا از چنین معیارهای جنسیتزده باشیم چراکه برخی از زنان احساس میکنند با نزدیک شدن به این ارزشها فرصتهای بیشتری در تمام زمینهها از جمله ازدواج با افراد مناسبتر به آنها داده میشود و تصور میکنند اینگونه مورد تحسین جامعه قرار میگیرند.
مصری در انتها به پایین بودن سطح سواد رسانهای برخی زنان اشاره کرد و گفت: بخشی از این تبعیتها و تن دادن به معیارهای جنسیت زده به دلیل پایین بودن سطح سواد رسانهای در زنان است. زنانی که مشارکت اجتماعی پایینی دارند و دغدغههای محدودتری دارند، بیشتر در معرض بمباران اطلاعات قرار میگیرند و در صورت نبود سواد رسانهای میپذیرند از یک الگوی ایدهآل تزریق شده و جنسیت زده تبعیت کنند بنابراین علاوه بر اینکه باید الگوهای متنوعی از زیبایی را به جامعه ارائه دهیم و مشارکت اجتماعی زنان را در جامعه بالا ببریم، لازم است سطح سواد رسانهای آنان را نیز افزایش دهیم.