غلامرضا عابدینی، وکیل پایه یک دادگستری و مشاور حقوقی درخصوص میزان صلاحیت فرزند در انتخاب ادامه زندگی با پدر و مادر خود به خبرنگار گروه اجتماعی خبرگزاری برنا گفت: مسئله حضانت زمانی به وجود میآید که پدر و مادر از یکدیگر طلاق بگیرند یا اینکه یکی از والدین فوت کند اما اگر موضوع طلاق باشد، کودک (چه دختر و چه پسر) باید با مادر زندگی کند تا دختر به سن 9 سالگی و پسر به سن 15 سالگی برسد.
او افزود: علت انتخاب چنین سنی توسط قانون گذار، این است که طبق شرع، دختر در 9 سالگی و پسر در 15 سالگی به سن بلوغ میرسد و از لحاظ عقلی توانایی تصمیم گیری دارد اما به هر حال این موضوع همیشه مورد بحث حقوقدانان بوده است و عدهای معتقدند دختر یا پسر در این سن نمیتواند مصلحت خود را تشخیص دهد و فقط خواسته او برای چگونگی ادامه زندگیاش کافی نیست.
عابدینی تصریح کرد: برای تبیین این موضوع باید دو وجهه را مورد بررسی قرار داد. همانطور که مشخص است وقتی زن و شوهری از یکدیگر جدا میشوند سعی میکنند بچه را به سمت خود بکشند و رای دادگاه را به نفع خود برگردانند پس کاملا مشخص است که نمیتوان پدر و مادر را مقام تصمیم گیرنده قرار داد چون حتما مصلحت کودک درنظر گرفته نمیشود و او پاسوز دعوا میشود.
این وکیل پایه یک دادگستری ادامه داد: اگر بخواهیم تصمیم گیری درمورد زندگی فرزند در کنار پدر یا مادر را برعهده دادگاه بگذاریم باز هم نشدنیست چرا که دادگاهها نمیتوانند شرایط والدین را تمام و کمال بسنجد و مصلحت کودک را تشخیص دهند بنابراین خودِ کودک باید تصمیم گیری کند میخواهد در کنار مادرش زندگی کند یا پدر بنابراین اهمیت نظر فرزندان در امر حضانت، کار عبث و بیهودهای نیست و قانونگذار برای آن حکمتی دارد.
او افزود: برای مثال اگر پدر اعتیاد داشته باشد و این امر برای دادگاه اثبات شود حتی اگر کودک بخواهد با پدرش زندگی کند، دادگاه میتواند جلوی فرزند را بگیرد و آن را به مادرش تحویل دهد.
عابدینی درخصوص صحبتهای مادر رومینا مبنی براینکه «اگر طلاق بگیرم خانواده همسرم پسر کوچکم را میگیرند»، گفت: صحبت این مادر مبنای قانونی ندارد و از روی ناآگاهی است. از آنجایی که همسر ایشان به دلیل قتل ناموسی در زندان به سر میبرد و جنبه عمومی جرم آن خطرناک است، اگر از همسرش جدا شود قطعا حضانت پسرش به او میرسد و خانواده همسر او (چه پدربزرگ چه عمو) نمیتوانند فرزند او را بگیرند.
این وکیل پایه یک دادگستری در ادامه با تاکید بر تفاوت حضانت و ولایت تصریح کرد: بسیاری از مردم این دو موضوع مهم را بایکدیگر اشتباه میگیرند درصورتی که اگر پدر فوت کند، پدربزرگ (پدرِ پدر) بر فرزند ولایت خواهد داشت اما حضانت او قطعا با مادرش خواهد بود درخصوص زندان بودن پدر هم همینطور است یعنی حضانت با مادر است اما ولایت به جد پدری واگذار میشود.
عابدینی با اشاره به اینکه حضانت فرزند به افراد غیر، قابل واگذاری نیست، گفت: اگر فرزندی با پدر و نامادریاش زندگی کند و پدرش فوت کند باید تکلیف حضانت او مشخص شود یعنی یا به مادر خودش تحویل داده شود یا اینکه حضانت او به جد پدریاش سپرده شود اما اگر والدینش در قید حیات نباشند و جد پدری او هم نباشند و نامادری بخواهد فرزند را نگه دارد، باید به دادگاه درخواست سرپرستی دهد تا تکلیف حضانت او مشخص شود.
این مشاور حقوقی درخصوص علت اولویت جد پدری بر مادری اظهار کرد: علت اینکه اجداد پدر مانند پدربزرگ و عمو بر جد مادری یعنی دایی و خاله اولویت دارند، کاملا علمی است و به اصل خون برمیگردد به همین دلیل قانونگذار طبق شرع، خانواده و اقوام را تقسیم بندی کرده است.
عابدینی افزود: طبق این دسته بندی پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد طبقه اول، اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها طبقه دوم، اعمام و عمات (عموها و عمهها) و اخوال و خالات (داییها و خالهها) و اولاد آنها طبقه سوم را تشکیل میدهند که این طبقه بندی در مسئله ارث هم اهمیت دارد و طبق این وراث تقسیم بندی میشوند.