گستردگی جنگ، عظمت حضور نیروهای مردمی و بلندی روح و حماسه بسیجیهای دلاور در سالهای دفاع مقدس در ذهنها و خاطرات، آنقدر شگفتی آفریده که بسیاری از حماسهها و شگفتیها زیر سایه این عظمتها تاریک مانده است؛ بخشی کمتر مورد توجه قرار گرفته از این حماسه بزرگ به سلحشوری زنان ایران در میدان نبرد و در پشت صحنه این آوردگاه عظیم بازمیگردد.
انسان وقتی در این هزار توی شکوه و جلال جستوجومی کند به عظمتهای شکوهمندی برمیخورد که پشت این دیوارهای بلند هنوز هم خاموش ماندهاند. حضور زنان رزمنده و نقش والای آنها در جای جای جنگ و نقش آفرینی موثر و حیاتی آنها در صحنههای پشتیبانی، امدادرسانی، کمک رسانی، حمایتهای روحی و مالی و معنوی و حتی صحنههای نظامی همان عظمتهای فراموش شدهای است که کمتر در ادبیات دفاع مقدس به آن پرداخته شده است.
با سلاح در صحنه نبرد
وقتی از زمین و آسمان گلوله و ترکش میبارید و هنگامی که سایههای وحشت و مرگ به همه جا سایه افکنده بود، زنان و کودکان جیغکشان شهرهای خود را ترک میکردند و جوانان غیور و غیرتمند در مقابل ماشین جنگی دشمن ایستادگی میکردند کم نبودند زنان و دخترانی که غیرت آنها نگذاشت تا همپای مردان به صحنههای جنگ هجوم نیاورند. آنان با وجود محدودیتها و توصیههای مردان جنگ در کوچه پس کوچههای خرمشهر به نبرد با دشمن برخاسته و اسلحه به دست در بستان و سوسنگرد و ایلام و... حتی اسیرانی را به چنگ آوردند.
علاوه بر آن به کار حمل و نقل مهمات، گشتهای شبانه، نگهبانیهای طاقت فرسا، کمک رسانی در خطوط مقدم جنگ به کمک مردان جنگ پرداخته و چه شهادتهای والایی تقدیم اسلام نمودند. اسارت زنان روستایی و دختران رزمنده در روزهای اول جنگ نشان دیگری از ایستادگی و حضور شیر زنان مسلمان میباشد.
مطمئن ترین تکیه گاه و پشتیبان
وقتی حادثه وزیدن گرفته بود و فوج فوج جوانان غیور این ملت به میدانهای رزم شتافتند، زنان و دختران سلحشور و بیباک مسلمان همانند مادران و خواهران دلسوز، پشتیبان و حامی صحنههای رزم فرزندان خود شدند.
آنان با حضور در مناطق جنگی و تشکیل سریع ستادهای پشتیبانی جنگ با کمترین امکانات و بالاترین تأثیر ـ آن هم در فاصله زمانی اندکی ـ توانستند آتش جنگ را علیه دشمنان، گرم نگه داشته و بیآنکه رزمندهای از عقبه خود نگرانی داشته باشد به دفاع بایستد.
ستادهای پشتیبانی و تدارکات جنگ علاوه بر اینکه نقطه اتکای امکانات، تغذیه و وسایل لازم برای نبرد بودند، به خاطر بافت مردمی و تلاشهای خالصانه و الهی نیروهای آن، نقطه اصلی روحیه رزمی نیروهای جنگ به شمار میآمدند. تعمیر لباس های رزمندگان، پخت و پز و تهیه مواد خوراکی میدانهای رزم، بافتن انواع کلاه و شال و جوراب و لباس رزمندگان، دوخت لباس های بیمارستان، تهیه پرچم و پشتیبانی بند پخت نان و کلوچه و کیک، بسته بندی انواع آجیل و شیرینی، پاک کردن حجم فراوان حبوبات و سبزیجات، تهیه تورهای پشه بند، خرد کردن سبزی و تمیز کردن و خشک کردن آنها، آبلیمو گرفتن، درست کردن رب گوجه و انار، دوختن سجاده و جای نماز، جمع آوری کمکهای مردمی و پتو شویی و حتی غسل دادن خواهران شهید و صدها کار دیگر نمونههای مختلفی از تنوع کاری خواهران بسیجی در سال های دفاع مقدس است.
جانپناه رزمندگان
آنها فرشتگان نجاتی بودند که رزمندگان مجروح بر زمین میدانهای نبرد، کف بیمارستانها و بر روی تخت بستری انتظارشان را میکشیدند و با دیدنشان دردهایشان تسکین مییافت و با سخنانشان یاد خدا در نسیم خاطراتشان زنده میشد. آنها هر روز میباید سبدی در دست میگرفتند تا در میان معرکه نبرد و پیروزی، گل پارههای این باغ بیانتها را ورق ورق از زمین جمع کنند و به عقب بیاورند، آنگاه آنها را تا انتهای دردهایشان همراهی کنند.
شجاعت و اطمینان با حمایت زنان
هرچند زنان و دختران غیور سال های جنگ، بیشترین سهم حضور خود را در ستادهای پشتیبانی و تدارکات و همچنین ستادهای کمک رسانی و امداد بیمارستانها و مراکز پزشکی داشتهاند، آنچه بیشترین تأثیر و نفوذ معنوی را در بالا بردن روحیه رزمندگان و کاهش دغدغهها و نگرانیهای عمومی مردم ایران داشته، نقش حمایتی و روحی زنان و دختران بزرگواری است که از این منظر سختترین و دشوارترین مشکلات جنگ را بر دوش خویش تحمل کردهاند. زنانی که هم تکیهگاه رزمندگان برای حضور مطمئن آنها در جبههها بوده و هم تحمل گر انواع مصیبتهای جنگ بودند. آنها که آلام جنگ را به شوق حماسه و ایثار مبدل کرده و عمیقترین رنجها را در معامله با خدای خویش به شادی وصال تبدیل میکردند. زنانی که هم در مناطق جنگی حضور داشته و مستقیم درد و رنج رزمندگان را به دوش کشیده و هم در پشت جبههها و روحیه بخش خانوادهها و محرک جوانان و مردان خود در اعزام نیرو به جبههها بودهاند. همانها که به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی «اگر نبودند جنگ با مشکلات بسیاری روبه رو میشد».
همکاری با ستادهای جنگ زدگان در جهت تأمین مسکن آنها، اسکان دادن جنگ زدگان در منازل شخصی خود، به دوش کشیدن بار خانوادههای رزمندگان، سرکشی به خانواده شهدا، برگزاری انواع مراسم و دعاهای توسل و کمیل برای روحیه بخشیدن به خانوادههای رزمندگان، تشویق و ترغیب جوانان و مردان خویش به جبهههای جنگ، تشویق و ترغیب جوانان و دختران به کمک به جبهههای نبرد، ازدواج دختران جوان با جانبازان، اداره کامل زندگی خود و ایفای نقش پدر برای فرزندان و اهدای طلا و جواهرات شخصی خود به جبهه و نمونههای فراوان دیگر، برگهای زرینی از نقش والای حمایتی و روحی زنان و دختران مسلمان آن سالهای عزت و شکوه است.
آنان جنگ را بخشی از اعتقادات و باورهای دینی خود دانسته و سرنوشت جنگ را با سرنوشت خویش گره زده بودند. بیشک پایههای این ایمان الهی و آن شجاعت بیمثال بر ارادههای قوی زنان و دختران شجاعی استوار بود که کلیت جنگ را در قبضه خویش گرفته و لحظه لحظه آن را با نهایت اخلاص و ایثار دنبال میکردند. انعکاس این دلاوریها و ارادههای مصمم بود که حضرت امام خمینی (ره) را بر آن داشت تا در آن سالها ندا سر دهد که: «ملتی که بانوانش در میدانهای جنگ با ابر قدرتها و با مواجه شدن با قوای شیطانی، قبل از مردها در این میدانها حاضر شدهاند پیروز خواهد شد... شما بانوان اثبات کردید که در صف جلو هستید. شما اثبات کردید که مقدم بر مردها هستید. مردها از شما الهام گرفتند.» بزرگداشت ایثار و فداکاری زنان شجاع و دلیر ایران ایلامی وظیفه همگانی ماست و اجر نهادن بر آن همه ایمان و صلابت، شناختن و شناساندن آن شجاعتها و از خود گذشتگیهاست.