رشد و توسعه جوامع جهانی به خصوص در دهههای اخیر اگرچه پیشرفتهای شگرفی را در عرصههای مختلف به همراه داشت و نوع بشر را به آرامش نسبی نزدیک کرد، اما رسیدن انسان به این دستاوردها به بهای شکستن پلهای پشت سرش تمام شد و جهان را به ناگاه در یک دوره کوتاه با رشد فزاینده تخریب محیط زیست روبرو نموده است.
یکی از بسترهای رشد انسان توسعه پایدار است که تحقق آن نیازمند توسعه همه جانبه هماهنگ و همسو با طبیعت است. از آنجایی که دامان مادر اولین مدرسهای است که هر کودک، علاوه بر الفبای عشق، با خوب و بد زندگی آشنا میشود، پس مبالغه نیست که بگوییم زنان میتوانند مسیر بسیاری از رفتارهای پرخطر ضد محیطزیست را تغییر دهند. زیرا که دامنه تأثیرگذاری آنها کل اجتماع را در بر خواهد گرفت. بنابراین بجاست که به فعالیتهای محیطزیستی آنان توجه ویژه شود. بر این اساس ایسنا در این مقاله قصد دارد ضمن اشاره به مهمترین خساراتی که انسان در طول دوران پیشرفت خود بر طبیعت تحمیل نموده است، به نقش زنان در حفظ محیط زیست و توسعه پایدار اشاره نماید.
فعالیتهای انسانی در دوره کوتاهی منجر به رشد فزآینده تخریب محیط زیست شده است
پژوهشگران عنوان نمودهاند: «انسان در طول دوران حضور کوتاهش در طبیعت، به دنبال عملکرد سودجویانه و تاحدودی ناآگاهانه خود، جهان و موجودات آن را تحت فشار شدیدی قرار داده است. روند تخریب محیط زیست به علت جستجو روزافزون بشر برای کشف داراییهای طبیعت، جنون سرعت، عطش ارتباط، رشد جمعیت، توسعه شهرنشینی و افزایش مواد زائد ناشی ازآن، تخریب جنگلها، بارانهای اسید، آلودگیهای صوتی، فرهنگ مصرف پایان ناپذیر، بحران انرژی و محدودیت دوام ذخایر، اتلاف و تخریب منابع طبیعی و... ، همه باعث دخالت افراطی بشر در طبیعت شده است. مسأله مهم آن است که؛ چنانچه روند بر هم خوردن تعادل محیط زیست ادامه یابد، بدون تردید نه تنها آرامش و امنیت زندگی انسان، بلکه موجودیت او هم در معرض تهدید و خطر قرار گرفته و بالاخره حیات بشر را نابود خواهد کرد، لذا نیازمند عزم ملی و بینالمللی برای حفاظت از محیط زیست در اقشار مختلف جامعه بیش از پیش احساس میشود».
حفاظت از محیط زیست نیازمند کمک، همیاری و مشارکت آگاهانه و همه جانبه مردم است
با نگاهی به پژوهشها درمییابیم: «حفاظت از محیط زیست به همان اندازه که وظیفه دولتهاست، نیازمند کمک، همیاری و مشارکت آگاهانه و همه جانبه مردم نیزهست. افراد یک جامعه از مرد و زن و کودک، نقشی جدی در زمینه حفاظت از محیط زیست دارند.
بر اساس این پژوهش: «آموزش محیط زیست بر این اعتقاد است که انسان میتواند در سازگاری با طبیعت زندگی کند و در این راستا میتواند تصمیم های آگاهانهای اتخاذ نماید، که طی این تصمیم ها به نسلهای آینده نیز توجه شود. توجه به نسلهای آینده هدفی است که در توسعه پایدار و آموزش محیط زیست به عنوان هدفی مشترک تعریف میشود. آموزش پایه، عامل اصلی توانایی کشورها برای توسعه و دستیابی به هدفهای پایداری است.
از آنجایی که زنان نیمی از جمعیت جهان را در برمیگیرند، در دستور کار 21 اجلاس سازمان ملل در سال 1992 بر رفع موانع مشارکت زنان، ارزیابی اثرات مشارکت زنان در برنامه محیط زیست و حل مشکل بیسوادی آنان و امکانات بهداشتی و اشتغال تاکید شده است. بر اساس خط مشی این اجلاس، توانمندسازی زنان و مشارکت کامل و برابر زنان پایههایی برای صلح و توسعه پایدار هستند».
دانشمندان بر این باورند: «برای رسیدن به توسعه پایدار که زنان نقش پر رنگی در آن دارند، شناخت توانمندی و استعدادها و رفع موانع و مشکلات که سد راه زنان شده از اهمیت ویژهای برخوردار است. زنان در چگونگی بهرهبرداری و توسعه محیط زیست نقشی حیاتی دارند و مشارکت همه جانبه آنان برای دستیابی به توسعه پایدار جامعه ضروری است».
به طور کلی تعریف توسعه پایدار بر مبنای تعریفی است که کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه ارائه کرده است؛ توسعه پایدار توسعهای است که احتیاجات نسل حاضر را بدون لطمه زدن به تواناییهای نسل آینده در تأمین نیازهای خود برآورده مینماید. بر مبنای این تعریف قبل از اینکه هر جامعهای به پایداری برسد باید عدالت بین نسلها و درون نسلها اتفاق بیفتد. کار روی توسعه پایدار اساساً درباره حفاظت از محیط زیست است. در اصطلاحات سیاستگذاری توسعه پایدار درنهایت درباره بهبود زیست محیطی و چالشهای آن است.
زنان در کشورهای در حال توسعه، بیشترین تماس مستقیم با محیط زیست را دارند
در پروژههای سازمانهای بینالمللی و منطقهای از قبیل سازمان ملل، بانک جهانی، فائو و... نقش قاطع زنان را در روندهای اجرا و تصمیم گیری نشان میدهد. به ویژه در کشورهای در حال توسعه که زنان بیشترین تماس مستقیم با محیط زیست رادارند، برنامههای حفاظت از محیط زیست آنها را به عنوان گروههای هدف در نظر گرفته و موفقیت این برنامهها را با وجود موانع زیاد، تابعی از مشارکت زنان میداند.
بر اساس نتایج پژوهشها: «زنان همواره ارتباط بیشتری با محیط زیست و طبیعت داشتهاند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم از آن بهرهمند میشوند، بنابراین:
1. با توجه به نقش تربیتی زنان و مدیریت در خانه میتوانند برنامهریزان مهم اصلاح محیط زیست در خانه و محله باشند.
2. زنان عامل اصلی انتقال فرهنگ محافظت از محیط زیست به نسل آینده هستند. کودکان از آغاز تولد شیوه فرهنگ زیستن و ارتباط با محیط را از مادر خود میآموزند. چنانچه زنان ما فرهنگ حفاطت از محیط زیست و قانونمندی اکوسیستم را به خوبی بشناسد میتوانند به خوبی این میراث معنوی را به نسل آینده منتقل کنند.
3. زنان می توانند نقش بسیار مهمی در تغییر الگوی مصرف و در نتیجه کاهش آلودگیهای محیط زیست داشته باشند.
4. زنان به دلیل نقشی که در توسعه کشاورزی دارند قادرند در کاهش مصرف سموم و استفاده بهینه از نهادهها از جمله کود تاثیر گذار باشند».
زنان دغدغههای محیطزیستی بیشتری از خود نشان میدهند
تحقیقات در حوزه محیط زیست نشان میدهد: «دیدگاه غالب این است که زنان نسبت به رفتارهای محیطزیستی نگرش و نگاه همدلانهتری دارند. بدین معنا که در چند دهه گذشته زنان دغدغههای محیط زیستی بیشتری از خود نشان دادهاند. ایرن دانکلمن، نویسنده و اکولوژیست جفرافیای اجتماعی معتقد است که اگرچه در نگاه اول ارتباط میان جامعه انسانی و محیطزیست فیزیکی از نظر جنسیت خنثی تلقی میشود و به نظر میرسد به شیوه یکسانی هم زنان و هم مردان را تحت تأثیر قرار میدهد، اما با بررسی دقیقتر میتوان پی برد که این رابطه به هیچ وجه خنثی نیست. ساخت اجتماعی -فرهنگی متمایز این روابط میان زنان و مردان اینگونه است که؛ ارتباط میان افراد و محیط فیزیکی برای دو جنس به گونه متفاوتی عمل میکند زیرا که زنان در مورد نتایج مضر محیط زیست برای دیگران، اکوسیستم و خود اعتقادات قویتری دارند و این عقاید بیشتر رفتارهای طرفداران محیط زیست را پیشبینی میکند».
در پژوهشها آمده است: «در کل کشورهای مورد بررسی، زنان در هر سه اقدام عملی برای حفاظت از محیط زیست دارای میانگین اقدام بیشتری هستند. زنان بیشتر از مردان اقدام به کاهش مصرف آب، بازیافت مجدد مواد زائد و انتخاب کالاهایی برای محیط زیست بهتر مینمایند. از طرفی بررسی میزان عضویت انجمنی زنان در کشورهای مختلف نشان میدهد که طی دودهه اخیر میزان عضویت زنان افزایش یافته است».
زنان میتوانند نقش مهمی در حفاظت از محیط زیست و مصرف بهینه منابع داشته باشند
بر اساس پژوهشها: «همانگونه که مشاهده میشود زنان میتوانند نقش مهمی در حفاظت از محیط زیست و مصرف بهینه منابع داشته باشند. با این حال نقش آنان در روندهای تصمیم گیری زیست محیطی چندان ملموس نیست، هر چند که در سالهای اخیر زنان نقش پر رنگ تری را در روندهای تصمیم گیریهای زیست محیطی بر عهده دارند. با این حال ورود زنان به عرصه تصمیم سازی و ارائه آموزشهای لازم به آنان و بالا بردن آگاهیهای زیست محیطی و دادن اطلاعاتی در زمینه چگونگی تاثیرگذاری آنان بر محیط زیست اطرافشان، میتواند تا حدی حداقل در سطح محیط زندگی به کاهشِ تخریب و آسیب به محیط زیست کمک نماید».
پژوهشها نشان میدهد: «در ایران پژوهشهای نظاممندی در حوزه جهتگیری زنان به محیط زیست صورت نگرفته است. تنها چند پژوهش مستند در حوزه جامعه شناسی محیط زیست با محور جنسیت را میتوان به عنوان نمونه ذکر کرد. در یکی از این پژوهشها عنوان شده است، رویکرد درزمینه محیط زیست شامل علاقه مندی به محیط زیست، مسئولیت پذیری در قبال محیط زیست و رفتار زیست محیطی بوده است. نتایج حاکی از میزان بالای علاقهمندی، میزان کم مسئولیتپذیری و انطباق کم رفتارهای زیست محیطی زنان خانهدار با اصول زیست محیطی بود».
برخی از مهمترین تشکلهای مردم نهاد وبین المللی و ملی زنان در حفاظت از محیط زیست عبارتند از:
1. جمعیت زنان مبارزه با آلودگی محیط زیست در ایران
2. جنبش کمربند سبز کنیا در آفریقا
3. تشکل زنان در اروپا برای آیندهای مشترک
4. تشکل شبکه زیست محیطی زنان در اروپا
5. تشکل خودجوش چیپکو در هند
کشور ما ایران در رعایت شاخصهای محیط زیست و توسعه پایدار همواره درانتهای جدول جهانی قرارداشته است».
بر اساس یافتههای محققان: «به طور کلی طبق نتایج متاسفانه کشور ما ایران در رعایت شاخصهای محیطزیست و توسعه پایدار همواره درانتهای جدول جهانی قرارداشته است. در حالی که بسیاری از کشورهای فقیر و در حال توسعه همچون اوگاندا، زامبیا، سنگال و حتی بورگینافاسو از جایگاه به مراتب بهتری در جدول جهانی برخوردارند. عمدهترین تفاوت در این امر نیز به دلیل نوع تلقی دولت مردان از مفهوم توسعه است. به طور خلاصه برای نیل به حفاظت از محیط زیست و توسعه پایدار میتوان راه حلهایی را پیشنهاد داد:
1. دغدغه مندی بیشتر نهادها و کارآمدبودن عملکرد مسئولان در حوزه محیط زیست
2. تقویت نهادهای غیردولتی فعال متشکل از زنان در عرصه محیط زیست
3. آموزشهای زیست محیطی زنان روستایی
4. حضور بیشتر و غیر تبعیض آمیز زنان در برنامههای اجتماعی
5. استفاده از الگوهای نوین آموزش زیست محیطی
6. تأکید بر برنامهریزی مشارکتی زنان
7. تاکید به حضور زنان در حوزه مدیریت محیط زیست
8. تغییر و بازنگری در قوانین و استانداردها در سطوح محیط زیستی».
منابع:
*رحیمی،ع. (1388). «انسان، توسعه، محیط زیست». نشریه کتاب ماه علوم اجتماعی. شماره20. صص:118-110.
*نساجیان، ا.ا و وسکویی،ن. (1395). «بررسی توانمندی زنای روستایی در حفظ محیط زیست». علوم و تکنولوژی محیط زیست. شماره4. صص :175-163.
*عباس زاده ،م و کریم زاده،س. (1396). «جهت گیریهای زنان نسبت به محیط زیست». مسائل اجتماعی ایران. شماره 2. 150-121.
*سرمدی،م.ر و معصومی فرد، م. (1394). «مطالعه نقش آموزش مبتنی بر فناوری اطلاعات و ارتباطات در کاهش چالشهای زیست محیطی با تأکید بر محیط زیست شهری». فصلنامه آموزش محیط زیست و توسعه پایدار. شماره 4. صص:50-38.
*اکبری،ح. (1391). «نقش زنان در توسعه پایدار محیط زیست. زن در توسعه و سیاست». شماره 4. صص:56-37.
*نجفیان،م و نامداری، ر.ا. (1391). «بررسی عوامل اجتماعی - اقتصادی موثر بر عملکرد زنان در حفظ محیط زیست». فصلنامه علمی پژوهشی زن و فرهنگ. شماره 11. صص:98-89.
*حاتمی نژاد،ح و جاهدی، ف. (1395). «جایگا ه دانش زیست محیطی زنان در توسعه پایدار شهری». شورا و مشارکت. شماره 95. صص: 55-50.
*شلمزاری،ن و سعادتی ، ن. (1388). «نقش محوری زنان، ابزاری برای حفاظت از محیط زیست در جهت نیل به اهداف توسعه پایدار». همایش ملی انسان،محیط زیست و توسعه پایدار. باشگاه پژوهشگران دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان .صص:8-1.
*انصاری،ش. (1392). زنان و محیط زیست: از اسطورههای دیروز تا گامهای امروز «تشکلهای مردم نهاد، فعالان مستقل، وب سایتها و وبلاگها، همایشها». پژوهشنامه زنان، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. شماره 4. صص:35-23.