یک آینده‌پژوه جمعیت گفت: باید متوجه باشیم که زوجین با داشتن یک فرزند، سخت‌ترین تجربه فرزندآوری را متحمل خواهند شد به این معنی که تک‌فرزندی سخت‌ترین وضعیت فرزندآوری است چرا که با تعدد فرزند این روند تسهیل می‌شود.

دکتر مریم اردبیلی در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران پویا در مورد افزایش تمایل زنان ایرانی به مادر شدن اظهار کرد: در پیمایش‌های ملی که صورت گرفته است مثلاً پیمایشی که توسط ثبت احوال صورت گرفته، مردم کشور ما تمایل به داشتن بیش از دو فرزند دارند.

وی ادامه داد: تمایل به فرزند‌آوری در مردم وجود دارد و این نکته مهمی است؛ اما باید بدانیم چرا بین فرزند قصدشده توسط مردم و فرزند محقق‌شده فاصله وجود دارد! این فاصله در حدود یک فرزند است، در زمان حاضر نرخ باروری ما در حدود 1.7 فرزند است و نرخ جانشینی بیش از 2 فرزند است؛ لازم است بدانیم که همین یک فرزند ما را به سطح جانشینی نزدیک می‌کند و نرخ باروری جایگزینی ما را محقق می‌سازد.

این آینده‌پژوه جمعیت خاطرنشان کرد: اتفاقات مختلفی باعث ایجاد این فاصله و تفاوت می‌شود؛ جالب است که بدانیم در بسیاری از کشورها این فاصله در حدود صفر است! و همه میل مردم به فرزند‌خواهی در آنها محقق شده است حتی در بعضی از کشورها شاهد بالانس منفی هستیم یعنی تعداد فرزندان محقق‌شده بیش از فرزندان قصدشده است.

وی افزود: مثلاً در آمریکا در مقاطعی خصوصاً میان مهاجرین لاتین‌تبار، تعداد فرزندان محقق‌شده از تعداد فرزندان قصدشده بیشتر بوده است! دلیل آن هم، امکانات  تعلق‌گرفته به فرزندان و کنترل‌ها و تنظیم‌های کشورهای مذکور بوده است البته میان این مادران، پشیمانی هم وجود نداشته است که مثلاً بخواهند فرزند خود را سقط کنند زیرا سیستم امکانات بیشتری را در اختیار آنان قرار می‌داده است، به‌عبارتی مشوق‌ها به‌گونه‌ای بوده است که مردم در برابر فرزند بیشتر مقاومتی نداشتند.

دکتر اردبیلی در اشاره به دلایل ایجاد فاصله بین فرزندخواهی با فرزندآوری در کشور تصریح کرد: اولاً زیربنای این مفهوم باروری ارادی است؛ قبلاً ما با بارداری طبیعی مواجه بودیم که افراد به‌هرحال تعدادی فرزند در طول دوره باروری خود به دنیا می‌آوردند و در این مورد اگر تعداد فرزندان از تعداد مدنظرشان بیشتر می‌شد، مشکلی با آن نداشتند؛ در زمان حاضر به این خاطر که بارداری‌ها ارادی و برنامه‌ریزی‌شده است، این مفهوم فرزند قصد‌شده و فرزند محقق‌شده بیشتر خودش را نشان می‌دهد.

وی اضافه کرد: اما نکته مهمی که در این میان اتفاق می‌افتد، این است که واقعیت فرزندآوری و مسائل آن تا حد زیادی به تجربه فرزند نخست مربوط است؛ خیلی از زوجین از مواجهه با تولد فرزند نگران می‌شوند، تک‌فرزندی به‌علل مختلفی روی می‌دهد که یکی از آنها کمبود کودکان در پیرامون زوج‌هاست، جامعه نادوست‌دار کودک و... از عواملی هستند که باعث می‌شوند تجربه‌ای از فرزندآوری رقم بخورد که مطلوب والدین نیست! و باعث به سختی افتادن آنها می‌شود، این دشواری و سختی خود به خود از ادامه میل به فرزندآوری پیشگیری می‌کند؛ بخش عمده این مسئله راهکار دارد؛ مهم‌ترین بخش آن به جامعه، اجتماع و خاندان پیرامونی خانواده مربوط است که می‌تواند تجربه فرزند اول را برای افراد، شیرین، سهل و ملایم کند تا تمایل برای فرزندان بعدی ایجاد و حفظ شود.

این پزشک و استاد دانشگاه یادآور شد: دوم اینکه، باید متوجه باشیم که زوجین با داشتن یک فرزند، سخت‌ترین تجربه فرزندآوری را متحمل خواهند شد به این معنی که تک‌فرزندی سخت‌ترین وضعیت فرزندآوری است چرا که با تعدد فرزند این روند تسهیل می‌شود؛ به‌خصوص، به‌لحاظ مباحث تربیتی و فرزندپروری، ما یک‌سری از مکانیزم‌های قدیمی در مورد حمایت مادری و پدری داشتیم که براساس آنها، مادری که زایمان کرده بود و فرزند شیرخوار داشت در خانواده‌های گسترده مورد حمایت قرار می‌گرفتند؛ در زمان حاضر، زوج‌ها به‌تنهایی با فرزندآوری مواجه می‌شوند و مکانیزم سنتی کنار خود نمی‌بینند، از طرفی دولت‌ها و اجتماع مکانیزم‌های تازه و جایگزینی را طراحی نکردند، این مسئله هم یک خلأ در این رابطه است.

وی ادامه داد: نکته سوم این است که افراد با نُرم‌ها و هنجارهای فرزند، بیگانه شدند؛ از آنجایی که فرزند در اطراف آنها کم است، اتفاقاتی که به‌طور طبیعی برای یک بچه می‌افتد و نگرانی خاصی ندارد، برای زوجین به‌مثابه یک فاجعه جلوه پیدا می‌کند! مثلاً دندان درآوردن بچه، واکسن زدن، یا بیماری‌‌های نوزاد از این قبیل‌ مسائل هستند که همگی سخت و دشوار به‌نظر می‌رسند در حالی که در گذشته این‌طور نبود؛ علاوه بر این، مشکلات اقتصادی هم وجود دارد، قیمت پوشک یا شرط صاحبخانه‌ها برای کم‌فرزند بودن مستأجر و... مضاف بر این قضیه است؛ همه این موارد میل به داشتن دو و سه فرزند را در حد یک فرزند نگه می‌دارند!

اردبیلی متذکر شد: مسئله دیگر، محیط‌های کار غیرمنطبق با مادری از جمله دورکاری، پاره‌وقت‌کاری و... است که باعث نگاه تحقیرآمیز به مقوله مادری می‌شود؛ به‌نظر من خانواده‌ها، محله و جامعه پیرامونی در این باره مهم است زیرا اثرگذاری عمیق‌تر، طولانی‌مدت‌تر و عمومی‌تری دارد؛ نهادهای دولتی هم با بسته‌های حمایتی می‌توانند بخشی از این موضوع را پوشش دهند اما ممکن است این موضوع برای اقشار مختلف کم یا زیاد باشد، دستگاه اجرایی و تقنینی نیز تا حدی قادرند زمینه فرزندآوری را فراهم کنند اما عمده آن به خود مردم بازمی‌گردد.