1130309 356

سواد زندگی؛ تربیت فرزندان- کودکان درگذر از سنین مختلف واکنش‌های رفتاری متفاوتی از خود بروز می‌دهند. حاضرجواب یا زبان‌درازی یکی از این واکنش‌های رفتاری است که معمولاً با گذر کودک از سن 7 سالگی به بعد رخ می‌دهد. یعنی سنی که کودکان نیاز به استقلال و خودرایی را تجربه می‌کنند.


رفتار حاضرجوابی تا زمانی که با کلمات بی‌ادبانه و توهین‌آمیز همراه نشده باشد رفتاری طبیعی و خوشایند است که استقلال و شکل گرفتن شخصیت کودک را نشان می‌دهد. اما اگر حاضرجوابی با توهین و بی‌ادبی همراه باشد لازم است تا والدین برای اصلاح آن اقدام کنند. در این درس ضمن تعریف حاضرجوابی و بررسی دلایل آن 4 راهکار برای اصلاح و مدیریت آن ارائه می‌شود.

حاضرجوابی در کودکان

حاضرجوابی در کودکان یک عادت رفتاری و اکتسابی در واکنش و پاسخگویی به یک موضوع است که گاهی با لحن بی‌ادبانه و شرورانه همراه است.

حاضرجوابی در سنین پایین ابزاری برای خودشیرینی کودک است؛ متأسفانه والدین به این رفتار پاسخ مثبت می‌دهند و در بسیاری از مواقع بعد از گذشتن دوران کودکی والدین نمی‌توانند حاضرجوابی را در کودکشان کنترل کنند.

البته باید به این نکته توجه کرد که «نه گفتن» گاهی اوقات یک شجاعت محسوب می‌شود و والدین در موقع حاضرجوابی فرزندانشان بر سر دوراهی قرار می‌گیرند؛ از طرفی دوست دارند کودک مستقلی داشته باشند که در برابر خواسته‌های نابجای دیگران بایستد و از طرفی هم هیچ خانواده‌ای گستاخی و بی‌ادبی را نمی‌پسندد، بنابراین لازم است والدین دلایل حاضرجوابی کودکان خود را شناسایی کنند و متناسب با این دلایل بهترین شیوه را برای تربیت خود به کار بگیرند.

دلایل حاضرجوابی در کودکان

  • ازآنجاکه کودک با شروع دوسالگی، خودمختاری خویش را به حیطه آزمایش می‌گذارد که یکی از راه‌های انجام این کار، حاضرجوابی به بزرگ‌سالان است، ممکن است کودک خردسال با گفتن «نمی‌خواهم» یا «نه» می‌خواهد نشان دهد که از دستورهای شما خسته شده است و استقلال بیشتری می‌خواهد.
  • ممکن است که کودکان، این خصیصه را تحت تأثیر محیط رفتاری پیرامون خود بیاموزند. زیرا کودکان در محیطی که زندگی می‌کنند یا درس می‌خوانند، اگر این‌گونه حرف زدن‌ها، عادی باشد و یا بچه‌های دیگر هم نسبت به بزرگ‌ترهای خود بی‌احترامی کنند، این کار را به‌سادگی یاد می‌گیرند.
  • ممکن است که کودک، متوجه نباشد که این‌طور جواب دادن او زبان‌درازی و بی‌ادبی محسوب می‌شود. شاید فکر می‌کند فقط دارد عقیده خود را در مورد یک موقعیت خاص بیان می‌کند. گاهی اوقات، بچه‌ها دلیل خوبی برای این‌گونه رفتارها دارند اما راه مناسبی برای ابراز آن بلد نیستند.
  • حاضرجوابی معمولاً روشی عادی برای کسب اعتمادبه‌نفس در کودکان است. آن‌ها به تجربه زبانی و شناخت محدودیت‌های آن به‌منظور یادگیری زبان و مهم‌تر از آن روش به‌کارگیری مهارت‌های زبانی نیاز دارند.
  • ممکن است حاضرجوابی نشانه اضطراب، احساس دلسردی یا ناراحتی کودک باشد.
  • درصورتی‌که کودک با والدین یا بزرگ‌ترهای خود احساس امنیت و راحتی کند، ممکن است که آن‌ها را با رفتارهایی مانند حاضرجوابی آزمایش کند. گاه، حاضرجوابی کودک نشان‌دهنده این است که کودک اطمینان دارد که بزرگ‌ترها علیرغم رفتارهای او، وی را دوست دارند.

حاضرجوابی کودکان را چگونه اصلاح کنیم؟

پس‌ازآنکه توانستیم علت حاضرجوابی را در فرزندمان شناسایی کنیم نوبت به در پیش گرفتن راهی برای اصلاح آن می‌رسد. در این بخش 4 گام اساسی را برای مواجهه با حاضرجوابی کودکان و اصلاح آن توصیه می‌کنیم.

گام نخست: از واکنش با همان لحن خودداری کنید

درست است که گاهی حفظ کنترل بر خود در برابر فرزندی که دچار تغییرات کلامی و رفتاری شده و خصوصاً در حضور دیگران نسبت به ما با حاضرجوابی بی‌ادبانه پاسخ می‌دهد، سخت و دشوار است، اما به‌عنوان والدینی مسئول باید بر رفتار خود کنترل داشته باشیم و در چنین مواقعی به‌هیچ‌عنوان با همان لحن و زبان و یا با عصبانیت با فرزند خود صحبت نکنیم. درواقع شما باید سعی کنید که خودتان الگوی روشنی از بیان و رفتار مناسب و صحیح باشید. بروز خشم، فریاد زدن و کاربرد واژه‌های زشت به‌هیچ‌عنوان نمی‌تواند الگوی جالبی برای فرزندان باشد.

البته والدین نباید اجازه ادامه حاضرجوابی را به فرزند خود بدهند. برای این منظور باید از یک سری دستورالعمل‌های رفتاری استفاده کنیم. به‌عنوان‌مثال یکی از بهترین رویکردهای والدین در این مواقع، استفاده از کلمات مثبتی مانند "خوب"، "بله" و یا "حق با تو است" است. اگر حاضرجوابی‌ها حالتی لجباز گونه به خود گرفته است، به او بگویید که باید متوقف شود و به خودش و شما چند دقیقه استراحت کنید. لازم به ذکر است که نباید از عباراتی نظیر "حرف نزن یا بس کن" استفاده کنید و هنگام گفت‌وگو نیز خود را با او ازنظر فیزیکی در یک سطح قرار دهید تا بتوانید در چشمانش نگاه کنید.

گام دوم: سعی کنید به مشکل فرزندتان از دیدگاهی متفاوت نگاه کنید

هیچ‌گاه فراموش نکنید که فرزندتان همچنان در حال یادگیری اصول زندگی است و در مراحل ابتدایی یادگیری کنترل بر خود قرار دارد. دقیقاً به همین علت است که آن‌ها در بسیار از موقعیت‌ها نمی‌دانند که رویکرد درست چیست و قابلیت خودتنظیمی بالایی ندارند. بنابراین کاملاً عادی است که نتوانند با مشکلات کنار بیایند و صبر و تحمل زیادی نیز نداشته باشند. پس‌ازآن که لحن خود را در گفت‌وگو با کودکتان به‌خوبی مدیریت کردید، حالا نوبت به درک مشکل می‌رسد. در بیشتر مواقعی که یک کودک در مسیر حاضرجوابی قرار می‌گیرد، شما با نمایشی از عصبانیت نهفته، اضطراب، آسیب و یا ترس در کودک روبه‌رو هستید.

ازاین‌رو والدین باید هرروز حداقل به مدت 15 دقیقه با فرزند خود تنها باشند و به او توجه روانی ویژه‌ای نشان دهند. پدر و مادر در این بازه زمانی هرچند کوتاه می‌توانند به درک بهتری از نیازها، آرزوها و دغدغه‌های کودک دست یابند. شاید فرزندتان عاشق کشف جهان هستی باشد و شما تاکنون وی را به یک موزه ستاره‌شناسی یا منابع طبیعی نبرده باشید. به همین سادگی!

گام سوم: به کودک خود بگویید که از ناراحتی وی اطلاع دارید

باید اجازه دهید فرزندتان از آگاهی شما نسبت به شرایط مطلع شود. برای مثال می‌توانید از جمله‌ای راهگشا با این مفهوم استفاده کنید: "کاملاً مایلم حرفای تو رو بشنوم اما تا وقتی‌که این‌جوری با من حرف می‌زنی نمی‌توانم کمکت کنم".

در ادامه توضیح دهید که برای یک گفت‌وگوی مؤثر باید هر دو طرف به آرامشی نسبی رسیده باشند، در غیر این صورت همه‌چیز بی‌فایده خواهد بود.

گام چهارم: عواقب را یادآوری کنید و انتظار احترام داشته باشید

کودک باید به‌وضوح ببیند که رعایت ادب و احترام تا چه اندازه به نفع او است. والدین نباید از هر واژه ناخوشایند و یا تغییر حالات چهره مانند همان چرخش چشم‌ها به‌سادگی گذر کنند. کودکان بسیار هوشمند هستند و به همین علت بهتر است با قوانین رفتاری مشخصی روبه‌رو شوند. حتی اگر تمایل به استمرار حاضرجوابی خود داشته باشند، بازهم باید بدانند که شما تحت هیچ شرایطی با بی‌احترامی، تندخویی و بی‌ادبی موافق نیستید.

در این‌گونه موارد، والدین باید از استراتژی تشریح عواقب استفاده کنند. بدین معنا که شما به‌عنوان پدر و یا مادری دلسوز، باید بتوانید پیامدهای رفتار نادرست و حاضرجوابی بدون مرز را به فرزندتان نشان دهید. برای نمونه مسئولیت‌های بیشتری در کمک به کارهای خانه تعریف کنید یا زمان تماشای تلویزیون، بازی‌های کامپیوتری و حضور در کنار دوستان را کاهش دهید. گفتنی است که ثبات در این امر اهمیت بسیار زیادی دارد و اصلاً نباید بی‌خیال چهارچوب‌های رفتاری و گفتاری تنظیم‌شده در محیط خانواده خود شوید.

________

منابع:

 https://www.psychologytoday.com

https://www.wikihow.com