اهواز - ایرنا - یک فعال حوزه زنان در خوزستان با انتقاد از درخواست ثبت آیین "فصل و خونبس" در فهرست میراث معنوی کشور گفت: ثبت این آیین در میراث فرهنگی کشور بازتولید خشونت علیه زنان است.
به گزارش ایرنا پونه پیلرام شامگاه سه شنبه در برنامه زنده اینستاگرامی «موسسه مردم نهاد آوای زنان ریحانه اهواز» با عنوان «بررسی درخواست ثبت ملی خونبس» افزود: آیین خون بس مربوط به زمان قبل از اسلام بوده (مستنداتش موجود است) و به اسامی مختلفی در کل کشور اتفاق میافتاده و مختص خوزستان نیست اما آنچه در خوزستان متفاوت است این بود که در مواردی سه یا چهار زن را همزمان به عنوان خونبس میدادند.
وی اضافه کرد: در رسم «فصل و خون بس» قتلی از سوی مردان یک طایفه اتفاق می افتد و برای اینکه قتلها خاتمه پیدا کند، زن یا زنانی را به خانواده قاتل به عنوان خونبس میدهند. به این معنی که برای پایان دادن به نزاع، یک زن بدون هیچگونه دخالتی در یک قتل، غرامت آن را به عهده میگیرد، یعنی سازشی صورت میگیرد و زن در آن معامله میشود، زن را در حالی که از اتفاق بیخبر بوده به عقد مردی از خانواده مقتول درمیآوردند که شاید او هم مخالف باشد، بنابراین آنهایی که مدعی صلح و سازش در این سنت هستند باید بدانند که یک خانواده آسیب دیده را ایجاد میکنند.
رییس سابق کمیسیون زنان فرمانداری اهواز تاکید کرد: فلسفه دادن زن، در خونبس تحقیر خانواده قاتل است که هدف از اجرای آن زاد و ولد زن است تا ۲ طایفه به هم وصل شوندضمن اینکه به گفته برخی زنان خونبس ،حتی بچهای که در این ازدواج به دنیا میآید با القاب زشتی نامیده میشود.
پیلرام که در پژوهش خود با بیش از ۶۰ زن فصلیه و خون بس مصاحبه کرده است این سنت را عین ظلم و بی عدالتی توصیف کرد و گفت: این سنت مخالف کرامت زن است و ما در اسلام چیزی به عنوان معاوضه زن نداریم، زیرا شعار و هدف اسلام و بزرگترین توصیه در اسلام و بزرگترین اتفاقی که در اسلام رخ داد کرامت زن و جدی گرفتن زن بوده است.
وی افزود: هیچ منبع و سند و یا حتی داستانی در اسلام وجود ندارد که تشویق کند زن را معاوضه کنند، هیچ جا هم نوشته نشده که رحمت خداوند شامل حال قاتل میشود به شرطی که یک زن داده شود، بنابراین آنهایی که میخواهند بخشش کنند، باید به روشهای دیگری رو بیاورند، این سنت به هیچ وجه حسنه نیست و ما روایتهای زیادی داریم که نباید به اسم اسلام بدعتی صورت گیرد.
وی همچنین اظهار داشت: افرادی که ثبت آیین «فصل و خون بس» را مطرح میکنند، اطلاعی از مسائل زیستی زن خونبس ندارند و به نظر میرسد خیرخواهانه تمایل دارند برای معضل اجتماعی که کمتر قابل حل بوده، راه حلی پیدا کنند اما در بهترین حالت این به ذهن میآید که این افراد در انجام وظایف خودشان ساز و کارهای قانونی برای برطرف کردن معضلات را ندارد که دست به دامان آیینهایی شدند که سنتهای ایستا بوده و در ۱۰۰ سال گذشته پویایی نداشتند.
این فعال حوزه زنان تصریح کرد: بعضیها که به این آیین، لقب «سنت حسنه» دادهاند در واقع میخواهند وجدان جمعی را ساکت کنند، زیرا در «فصل و خونبس» یک طایفه برای آرامش وجدان جمعی خود، زنی را میآورد و تحقیر میکند.
وی با بیان اینکه نباید آیینی که ضد زن است و به کرامت زن لطمه وارد می کند، احیا شود افزود: ما قبول داریم که سنت میتواند به توسعه کمک کند، البته سنتهای پویا و سنتهایی که در جامعه ادامه دار بودهاند اما سنتی که در یک دوره متوقف شده دیگر نمیتواند به ما کمک کند، اکنون دیگر قبایل و عشایر هم به این سمت نیستند و تابع قوانین کلی کشور هستند، بنابراین حتی در زمینه صلح و سازش هم نمیتوان این آیین را مطرح کرد و به جای مطرح کردن سنتی ایستا باید پیشنهادهای بهتری ارایه کنند که فعالان مردم نهاد هم با آنها همفکری داشته باشند.
پیلرام اضافه کرد: برخیها میگویند اصلا ما با زن کاری نداریم و میخواهیم سنت حسنه بخشش را احیا کنیم، این در حالیست که در روانشناسی، هر کس مسئول کار اشتباه خودش است، قانون نیز میگوید هر اتفاقی منجر به قتل شود مجازات یکسانی در کشور دارد، نمیشود در خوزستان یک طور و در سایر استانها جور دیگری رفتار شود.
وی با بیان اینکه در آیین فصل و خون بس فرد گناهکار مجازات نمیشود، چون جمع، مجازات را به عهده میگیرد افزود: برخی هنوز به صورت خونبس زندگی میکنند، در خیلی از روستاها زنان تحت سنتهای بیریشه قرار میگیرند بنابراین نه تنها باید صدای آنها باشیم بلکه باید اطمینان کنیم که قانون به نفع زنان نوشته میشود.
پیلرام اظهارات رییس دادگستری شوش مبنی بر مقایسه شرایط فعلی جامعه را با ۸۰ سال پیش نادرست خواند و گفت: در آن زمان آگاهی نسبت به این مساله وجود نداشت، این اشتباه است که خشونتی که در آن زمان بوده بازتولید شود، یکی از وظایف رییس دادگستری این است که صلح را برقرار کند پس نباید خشونتی را بازتولید کند، برقراری صلح با روشهای مدنی بهتر جواب میدهد.
وی اضافه کرد: درباره ثبت پرونده «فصل و خونبس» علاوه بر مبحث حقوقی زنان، مساله دیدگاه روانشناسی کیفری هم مطرح است که آیا باید کیفر یک اشتباه را شخص دیگر و یا طایفه بدهد.
وی بیان کرد: موسسه ریحانه تنها سازمان مردم نهادی است که از اختیارات خودش به عنوان سمن برای طرح این موضوع استفاده کرده که کار بسیار درستی است در مقابل آنهایی که مساله را مطرح کردند.
پرونده «خونبس» به مجلس میرود
مدیرعامل «موسسه مردم نهاد آوای زنان ریحانه اهواز» همچنین در این برنامه از پیگیری پرونده ثبت ملی «فصل و خونبس» از طریق فراکسیون زنان مجلس و معاونت زنان ریاست جمهوری خبر داد.
عاطفه بروایه طرح ثبت ملی فصل و خونبس را دور از انتظار و شوک آور دانست و افزود: دردناکتر اینکه پرونده از سوی یکی از زیرمجموعههای قوه قضاییه مطرح شده بود که انتظار حفظ حقوق و عدالت را از آنها داشتیم.
وی با اشاره به ارسال نامهای به حجت الاسلام رییسی رییس قوه قضاییه در این زمینه اظهار داشت: در این نامه به ۱۵ بند که مربوط به صیانت از حقوق انسانی، زنان وخانواده است، رجوع شده و با توجه به قانون اساسی کشور از ایشان خواستیم که برخورد لازم صورت بگیرد و به جمع زنان مخالف این پرونده بپیوندند.
بروایه اضافه کرد: در نهایت پاسخی که دریافت کردیم این بود که نامه بررسی شده و قرار بر ملغی شدن پرونده است، که این جای امیدواری دارد، اما انتظارمان این است که با توجه به فراخوان رسمی دادگستری شوش در سایت شورای حل اختلاف، پاسخ ما نیز به صورت رسمی و قاطعانه داده شود.
وی فصل و خونبس را بدعتی منفور و ظالمانه توصیف کرد و افزود: برخی میگویند که این سنت منسوخ شده و حتی اگر ثبت شود قرار نیست دوباره اتفاق بیفتد، اما قرار نیست به چیزی که محو شده اجر معنوی دهیم و بگوییم از مفاخر است.
بروایه تصریح کرد: بالاترین حد خشونت علیه زنان شامل آیین فصلیه و قتلهای ناموسی است و ثبت آیین «خونبس و فصل»، نه تنها بازتولید خشونت علیه زنان بلکه تایید خشونت علیه زنان است زیرا اگر بالاترین خشونت علیه زنان را رسمی کنید و به آن وجه مثبت بدهید قطعا باعث بازتولید آن میشود.
این فعال حوزه زنان اضافه کرد: ثبت این آیین در واقع همان جنبه مشترک انکار، تضییع حقوق و نارواداری نسبت به یک گروه از جامعه است که قدرت کمتری دارند، بنابراین حتی اگر بپذیریم این رسم اکنون منسوخ شده، اما به رسمیت شناختن چنین خشونتهایی بازتولید خشونت را به دنبال دارد که ما با آن مخالف هستیم.
وی با ابراز نگرانی از ادامه درخواست ها برای ثبت خون بس در ۱۰ سال گذشته، افزود: به همین دلیل همچنان جای اعتراض و نگرانی وجود دارد.
بروایه با بیان اینکه ثبت فصل جدا از فصلیه نیست افزود: همه اطلاع داریم که سنت «فصل و خونبس» در جامعه وجود داشته و منکر ضرورت پژوهش درباره آن نیستیم، اما آسیب شناسی یک بدعت ربطی به ثبت آن ندارد واینها ۲ مقوله کاملا جدا هستند، در ثبت خون بس سنتی را داریم قانونی و مثبت میکنیم که کاملا ضد زن است و بر محور قدرت میچرخد، این سنت مربوط به زمانی است که قانون وجود نداشت و قدرت بالاتر برای پایینتر تصمیم گیری میکرد.
بروایه با اشاره به موانع تصویب لایحه خشونت علیه زنان در سالهای گذشته گفت: وقتی صحبت از خشونت علیه زنان میشود، انتظار نداریم قانون یک شبه تغییر کند، اما این مهم است که با مسائل بصورت مدنی و قانونی برخورد کنیم نه عشایری، همچنین بتوانیم آموزشهای خود را از طریق فضای مجاز ی ادامه دهیم تا از خرد جمعی استفاده کنیم.
وی با اشاره به شکاف میان فعالان حوزه زنان در شهرستانها و مرکز، افزود: در گذشته برخورد فعالان و روزنامه نگاران زن در مرکز با فعالان اقوام دیگر از بالا به پایین بود اما خوشبختانه این نگاه تغییر کرده و اکنون حمایتها و پیامهای زیادی از زنان دیگر برای همراهی دریافت کردیم.
بروایه با انتقاد از نبود «خانه امن» در خوزستان، افزود: خوزستان با وجودی که یکی از استانهایی است که خشونت علیه زنان بالاست، اما فاقد خانه امن است.
سرنوشت تلخ عروسان خونبس
دبیر کمیته فرهنگی سمن آوای زنان ریحانه اهواز نیز در این برنامه گفت: سرنوشت بیشتر «زنان فصلیه» به دلیل بیغذایی و یا کتک خوردن به مرگ منجر میشد.
زینب محمداوی با بیان اینکه همه زنان باید به ثبت ملی خونبس اعتراض کنند، افزود: حتی اگر یک زن بدون هیچ گناهی در این راه کشته شود باید ما به عنوان زن اعتراض کنیم.
وی اضافه کرد: بعد از اعتراض این سمن، عدهای گفتند که با توجه به منسوخ شدن این سنت در بین اقوام عرب و لر، دیگر نیازی به اعتراض نیست.
بر اساس این گزارش، «فصل» و «خونبس» در واقع نوعی دیه عشایری برای رفع نزاعهای فردی و جنگهای طایفهای است که بر اساس آن در صورت وقوع قتل، هتک ناموس، ضرب و جرح و هر گونه انحراف و کج رویهای اهالی با پادرمیدانی ریش سفیدان و بزرگان طایفه به حل آن مبادرت میورزند. برای پایان دادن به دعوای خونین میان دو قوم، زنی از طایفه قاتل به طایفه مقتول داده میشود که عربها به آن زن «فصلیه» میگویند و در سایر اقوام نیز «خونبس» نامیده میشود. دخترانی که در این موقعیت قرار میگیرند و اینگونه ازدواج میکنند در واقع قربانی خطای مردان طایفه میشوند. آنها به شدت زیر فشار روحی و تحقیر قرار دارند و مرتبه اجتماعیشان در عشیره بسیار پایین است.
رییس دادگستری شوش اخیرا در فراخوانی از درخواست «ثبت ملی دو اثر فاخر اجتماعی فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی و ناملموس کشور» خبر داده و عموم فرهیختگان را برای جمع آوری مستندات دعوت کرده است. این مساله مخالفت فعالان حوزه زنان را به دنبال داشته است.
خوزستان پنجمین استانی است که از سال ۸۹ تاکنون درخواست ثبت آیین «خونبس» را در فهرست آثار ناملموس مطرح کرده است. آخرین بار کهگیلویه و بویراحمد ثبت این آیین را درخواست کرده بود که سازمان میراث فرهنگی «به دلیل ضدیت با حقوق بشر و نادیده گرفتن حقوق زنان» آن را رد کرده بود.
تعدادی از زنان خوزستانی اخیرا با راه اندازی هشتگ #من_فصلیه_نمیشوم و #من_خونبس_نمیشوم در فضای مجازی نسبت به ثبت رسم فصل و خونبس در فهرست میراث معنوی اعتراض کردهاند. موسسه مردم نهاد «آوای زنان ریحانه اهواز» نیز در نامهای به حجت الاسلام رییسی رییس قوه قضاییه خواستار توقف روند ثبت پرونده «فصل و خونبس» شده است. در این نامه که هفته گذشته در صفحه اینستاگرام انجمن منتشر شده خواسته شده تا براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران ضمن صیانت از جایگاه شرعی و قانونی زنان، دستور مستقیم برای توقف پروژه و برخورد با دادگستری شوش انجام گیرد. در این نامه گفته شده که طرح چنین درخواستی از سوی ریاست نهادی تحت نظارت قوه قضائیه باعث انفعال جامعه حقوقی شده است.