خستهام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بالهای استعاری
لحظههای کاغذی را، روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی، زندگی های اداری
آفتاب زرد وغمگین، پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین، آسمانهای اجاری
صندلیهای خمیده، میزهای صف کشیده
خنده های لب پریده، گریههای اختیاری
عصر جدولهای خالی، پارکهای این حوالی
پرسه های بی خیالی، نیمکتهای خماری
رونوشت روزها را، روی هم سنجاق کردم
شنبههای بی پناهی، جمعههای بیقراری
عاقبت پرونده ام را، با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری
روی میز خالی من، صفحه ی باز حوادث
در ستون تسلیتها، نامی از ما یادگاری
قیصر امین پور