نشست علمی «تاثیر شبکههای مجازی بر گرایش دختران به مدیریت بدن» با حضور ابراهیم اخلاصی، استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی؛ نازنین ملکیان، استادیار گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی و سارا طالبی، پژوهشگر حوزه خانواده پژوهشگاه فضای مجازی در مرکز تحقیقات زن و خانواده برگزار شد.
ملکیان در این نشست تخصصی با اشاره به اینکه یک طبقه مرفه در جهان به عنوان «طبقه تن آسا» به نمایش زندگی خاص و تفریحات خاصش در شبکههای مجازی میپردازند گفت: شبکههای اجتماعی با نمایش دادن این نوع زندگی ها به مدیریت بدن در میان دختران ۱۵ تا ۲۵ سال مشغولاند.
وی با اشاره به نظریه فدرستون، خالکوبی، پرسینگ، حرکات ورزشی که با عث شکل دادن به بدن میشوند را یکی از لوازم مدیریت بدن دانست ابراز داشت: مدیریت بدن به سه بخش مدیریت ظاهری مدیریت تناسب پذیرش اجتماعی تقسیم میشود.
این استادیار دانشگاه با اشاره به موضوع تحقیقی که به شناسایی تاثیر شبکههای اجتماعی مجازی بر گرایش دختران ۱۵ تا ۲۵ سال و منطقه ۱۵ تهران و مدیریت بدن پرداخته است اظهار داشت: گافمن، یکی از نظریه پردازان در حوزه اجتماعی میان خود اجتماعی و خود واقعی فرد تفاوت قائل شده و گفته است افراد در نقش های اجتماعی و زندگی روزمره ایشان نقشهای خاصی را اجرا میکنند.
وی ادامه داد: این نظریه پرداز معتقد است که رسانه این مسئله را تشدید میکند یکی از مسائلی که رسانه بر روی آن تاثیر بسیاری دارد مسائل جنسیتی است که میتوان تاثیر آنها در آگهیهای تبلیغاتی که جنسیت را با ویژگیهای خاصی نشان میدهد به روشنی مشاهده کرد.
ملکیان ادامه داد: رسانهها به سمت سطحیسازی و یکسانسازی و کالاییشدن بدن حرکت میکنند، چون بدن را جایگاهی برای کسب منزلت و جایگاه اجتماعی میشناسند و به همین منظور از میان 80 درصد پاسخگویان به این پژوهش که مجرد بودهاند، به طور متوسط ۶۵ درصد شان در شبانهروز وجود یک تا سه ساعت از شبکههای مجازی استفاده میکنند و نگرش آنها حدود ۲۶ درصد نسبت به این شبکهها مثبت ثبت است یعنی از این شبکهها تاثیر میگیرند.
وی خاطر نشان کرد: هرچه پاسخگویان نگرش مثبت تری به شود فضای مجازی داشته باشند از تبلیغات تاثیر پذیری بیشتری دارند.
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه رسانهها به ترویج زیبایی زنان جوانی که از تناسب اندام خاصی برخوردارند تأکید میکنند گفت: این مسئله باعث شده که باور افراد نسبت به سن و زیبایی تحت تاثیر قرار گیرد و گرایش به مدیریت بدن در میان آنها افزایش یابد.
ملکیان تاکید کرد: این مسئله نظام ارزشی جوانان به ویژه زنان و دختران را تغییر داده است.
وی پیشنهاد کرد: با ایجاد تفریحات سالم جایگزین ترویج سبک های فراغتی مناسب برای بانوان ساختن فیلم و سریال ها به منظور ترویج الگوهای متناسب با فرهنگ ایرانی اسلامی در روند پیشرو کنترل شود.
اخلاصی نیز در این نشست مسئله بودن بدن در جامعه ایرانی را اینگونه توضیح داد که به طور کلی بدن به یک ابژه دستکاری شده تبدیل شده و این شرایط خارج از وجه زیستی و فیزیولوژیکی است و اینکه چه پیامد هایی را برای جامعه ایرانی به دنبال دارد نیازمند بازنمایی است.
وی با اشاره به نظریه پردازیهای حوزه بدن اظهار داشت: نظریه پردازیها مبتنی بر مبانی انسان شناسی و معرفت شناسی متفاوت است.
اخلاصی با اشاره به نظریه گیدنز که دوره پیشامدرن را دوره هویت انسانی بر مبنای قدسی و الوهی دانسته است گفت: به عقیده گیدنز همه ساحات وجوهی انسان در آن زمان از جمله بدن بنابر این هویت تعریف شده اما در دوره مدرن با توجه به تغییر نوع نگرش و تبدیل شدن انسان به ویژه هویت انسان هم از مبنای الوهیتی به هویت زیستی و این جهانی تغییر کرده است.
وی افزود: در این شرایط انسان برای هویتسازی به بدن توجه میکند یعنی آن چه نزدیک تر و همیشگی ترین چیزی بوده که افراد به آن دسترسی داشتهاند. و از اینجاست که بحث جامعه بدنی مطرح میشود.
اخلاصی با اشاره به اینکه «جامعه بدنی» پیامدهایی را به دنبال دارد گفت: از مهمترین این پیامدها این است که کسانی که در این پروسه قرار میگیرد چون به شدت در مقابل تغییرات نامشخص قرار میگیرند، احساس ناامنی هستیشناختی می کنند. این افراد چون درگیر این پروسه میشوند نمیتوانند خود را به راحتی بیرون بکشند.
وی ادامه داد: از طرفی نگاه به بدن بهمثابه یک سرمایه امکان تولید و بازتولید دارد و این سرمایه میتواند تبدیل به سرمایه اجتماعی و اقتصادی شود از دست دادن بدن به مثابه از دست دادن این سرمایه است.
این استاد دانشگاه وجه سوم این مسأله را مربوط به نگاهی دانست که از نظر روابط قدرت می توان به آن پرداخت که بر اساس دیدگاههای فوکو بسیار حائز اهمیت است، چون نشان میدهد که ساختار و روابط قدرت در بدن وجود دارد و آن را تبدیل به یک اندیشه سیاسی میکند.
وی ادامه داد: پرداختن به بدن از نقطه نظر دیگری هم حائز اهمیت است آنهم ساحت و دغدغههای بنیادین هر انسانی که ناظر به مرگ چه عنوان پدیدهای حتمی که براساس این دیدگاه باید به حاشیه مرزهای وجودی رانده شود، آن هم از طریق اشتغال آفرینی بیپایان که نمود اجتماعی آن جامعه مصرفی است.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: مصرفی بودن در اینجا برای رفع نیاز تعریف نمیشود بلکه به عنوان هویت یابی و تشخص مورد توجه قرار نمیگیرد بنابراین فرد از ناحیه دیگران باید از طریق مصرف مورد تایید قرار گیرد که از آن به عنوان پذیرش اجتماعی بدن یاد میشود.
وی در خصوص مسألهمندی بدن نیز گفت: به عقیده من مهمترین وجه مسألهمندی بدن در جامعه ایرانی انگاره حیا و خانواده سالاری است.
اخلاصی ادامه داد: از حیث فرهنگی در جامعه ایرانی خانواده محوریت دارد و مناسباتی که خانواده را تبدیل به امر خصوصی می کند باعث شده که مدیریت بدن در جامعه ما تبدیل به یک تناقض شود.
وی خاطرنشان کرد: این شیوه از حیث تعارضی که با مفهوم خانواده و حجاب دارد در کشور ما تبدیل به مسئله شده است.
این استاد جامعهشناسی پذیرش اجتماعی را یکی از لوازم و پیامدهای مدیریت بدن عنوان کرد و گفت: اگر پذیرش اجتماعی را از علل مدیریت بدن بدانیم دچار تناقض میشویم.
وی ادامه داد: از مجموع مطالعات بر ساخت اجتماعی بدن می توان چنین نتیجه گرفت که در مجموع مسائل روانشناختی توجه ویژه شده است و ۷۸.۲درصد پژوهش ها متغیر های روانشناختی را در مد نظر قرار دادند در حالی که بحث بدن یک مسئله اجتماعی است و پرداختن به مطالعات در اینباره نیازمند دیدگاه های جامعه شناختی است.
در ادامه این نشست، سارا طالبی نیز با اشاره تاثیرات رسانه و فضایی که بر روی بدن و مدیریت آن ایجاد کردهاند گفت ما نیازمند مطالعات عمیق تر در این زمینه هستیم این خلاف رشته ارتباطات این است که از مباحث معنایی دور مانده است.
وی با اشاره به این که لایه دوم تکنولوژی مربوط به فرهنگ می شود گفت زن به دلیل هویت تاثیر پذیری در جریان شی گرایی بیشتر و مدیریت بدنش بیشتر سوژه قرار گرفته است.