به گزارش گروه تحلیل، تفسیر و پژوهش های خبری ایرنا، متعه یا نکاح منقطع یا ازدواج موقت که به صیغه یا ازدواج انقطاعی هم گفته می شود نوعی از ازدواج است که درآن عقد ازدواج برای مدت معین و محدود و با مهریه ای معلوم بین زن و مرد بسته شده و با پایان آن رابطه زوجیت خود به خود منقضی می شود. این نوع ازدواج منطبق با ماده ۱۰۷۵ قانون مدنی ایران است. همچنین این نوع ازدواج معمولا در جایی ثبت قانونی نمی شود و یک نفر عاقد یا وکیل و یا خود فرد به صورت فارسی و یا عربی با خواندن متن صیغه به یکدیگر محرم می شوند. از دیگر ویژگی های این نوع ازدواج مخفی بودن و پنهانی بودن آن است که طرفین هر چند در چارچوب قانون و شرع اما بدون اطلاع اطرافیان می توانند با خواندن متن صیغه به یکدیگر محرم شوند و بدون اطلاع کسی با پایان مدت آن از یکدیگر جدا شوند. همچنین پژوهشگران معتقد هستند این نوع ازدواج در جوامع روستایی و سنتی بیشتر عمومیت دارد.
از جمله دلایلی که سبب رواج این نوع ازدواج می شود می توان به شرایط سخت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی اشاره کرد. زمانی که افراد توان تشکیل زندگی رسمی و دائم ندارند و نمی توانند مسوولیت یک زندگی را برای مدتی طولانی بر عهده بگیرند و از طرفی برای ارضای نیازهای جنسی خود نمی خواهند روابطی خارج از قانون و شرع داشته باشند، معمولا به این شکل از ازدواج روی می آورند. از طرفی معمولا همانطور که اشاره شد بسیاری از خانواده ها خصوصا خانواده های سنتی برای محرم ساختن فرزندانشان با یکدیگر که هنوز به سن قانونی ازدواج نرسیده اند از این شکل ازدواج استفاده می کنند تا نام فرزندانشان را بر روی یکدیگر بگذارند و به این ترتیب زمینه برای رفت و آمد طرفین و فرزندان به خانه های یکدیگر باز شود.
در این زمینه کامیل احمدی در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت: جلوگیری از گناه و فساد، ارضای نیازهای جنسی، به دست آوردن شناخت برای ازدواج دائم، کسب آرامش روحی و فکری و نبود امکانات لازم برای ازدواج دائم از عمده ترین دلایل مطرح شدن این نوع ازدواج است.
وی به نتایج پژوهشی که اخیرا در باره ازدواج موقت که در
سه شهر تهران، اصفهان و مشهد انجام داده اشاره کرد و گفت: ۸۴.۳۶ درصد پاسخگویان زیر ۱۸ سال ازدواج موقت را تجربه کرده اند و بیشترین دلیل گرایش مردان به ازدواج موقت نیازهای جنسی با ۶۱ درصد است و پس از آن نیازهای عاطفی با ۳۱.۱ درصد و نیازهای مادی با ۸.۹ درصد در اولویت بعدی نیازهای جامعه آماری مردان قرار دارد. در طرف دیگر زنانی با دغدغه ها و دل مشغولی هایی کاملا متفاوت قرار دارند که رفع نیازهای عاطفی و اقتصادی با ۸۱.۳۴ درصد مهمترین عامل برای گرایش آنان به ازدواج موقت است.
در هر حال این نوع ازدواج از جمله شکل های مرسوم و مورد پذیرش جامعه است و همچنین مانند سایر پدیده های اجتماعی می تواند دارای کارکردها و کژکارکردهایی باشد. از مهم ترین مزایای این نوع ازدواج رفع نیازهای جنسی طرفین است. با رواج همباشی ها که از آن با عنوان ازدواج سفید هم نام می برند زن و مرد بدون ازدواج رسمی و جاری شدن صیغه عقد و فارغ از هر نوع تعهد و مسوولیتی برای مدتی نامعلوم زیر یک سقف زندگی می کنند. در این نوع از ازدواج طرفین هیچ تعهد و مسوولیتی در قبال یکدیگر ندارند و پس از مدتی به راحتی از یکدیگر جدا می شوند. بسیاری از جامعه شناسان و روانشناسان با مطالعه این شکل از ازدواج و پژوهش هایشان به این نتیجه رسیده اند که پس از اتمام این نوع رابطه معمولا زنان دچار آسیب های روحی و روانی زیاد می شوند. از سویی چون هیچ تعهد و مسوولیتی در این نوع رابطه نیست، معمولا زنان به دلیل عدم پشتوانه مالی پس از جدایی با مشکلات اقتصادی بسیار مواجه می شوند.
از این رو پژوهشگران معتقدند ازدواج موقت می تواند راهکار موثری در این زمینه باشد که به دلیل شرعی و قانونی بودن قبل از عقد قرار داد افراد دارای تعهد و مسوولیت هایی نسبت به یکدیگر می شوند. مخصوصا تعهدات و مسوولیت ها زمانی جنبه عملیاتی تر پیدا می کند که طرفین در نزد عاقد و شخصی که شاهد بر ازدواج آنها باشد صورت بگیرد. در این صورت بسیاری از مشکلات از قبیل حضانت کودک و مسائل مالی دیگر رفع می شود.
از دیگر مزایای این نوع ازدواج موقت می توان به کاهش آمار طلاق و تامین بخشی از نیازهای اقتصادی زنان اشاره کرد. از آنجایی که این ازدواج تنها برای مدتی معین و مشخص است و زن و مردی که تن به این ازدواج می دهند برای مدتی معین با یکدیگر رابطه زناشویی برقرار می کنند در صورتی که در این مدت بر آنها مشخص شود که بسیاری از معیارهای زندگی مشترک و ارزش ها و نگرش هایشان با هم منطبق نیست به راحتی حتی با بخشش مدت باقی مانده از یکدیگر جدا می شوند. این امر سبب می شود میزان ثبت طلاق در جامعه کاهش یابد و از بسیاری از مسائل و مشکلات عاطفی و روانی جلوگیری شود.
این در حالی است که بسیاری از پژوهشگران از نگاه انتقادانه به این مساله نگاه کرده و آسیب ها و پیامدهای ناشی از آن را بسیار پر رنگ تر از جنبه های مثبت آن می بینند. از جمله تبعات و آسیب های این نوع ازدواج رواج کودک همسری و آسیب های روحی و روانی همراه با آن است. زمانی که کودکان در سنین پایین با خواندن صیغه به یکدیگر محرم می شوند، معمولا به تدریج از تحصیل جا مانده و ترک تحصیل می کنند. از سوی دیگر در این مدت ممکن است باردار شوند و چون این کودکان هنوز توان جسمانی لازم را برای بارداری ندارند معمولا در بسیاری از مواقع با سقط جنین رو به رو می شوند. از سوی دیگر بسیاری از کودکان در این سن هنوز مهارت های زندگی مشترک را فرا نگرفته اند و درک مناسبی از زندگی مشترک و حقوق و انتظارات یکدیگر ندارند. این عوامل خود به مرور به افزایش میزان طلاق و آسیب های روحی و روانی دیگر می افزاید.
کامیل احمدی در این زمینه گفت: برای آشنایی و شناخت بیشتر صیغه محرمیت می تواند توجیه عقلانی داشته باشد اما به این نکته می توان اشاره نمود که به دلیل فشار خانواه در صورت عدم تفاهم این نوع ازدواج ها اگر به ازدواج رسمی ختم شود عدم تفاهم می تواند منجر به فروپاشی خانواده در آینده شود.
وی همچنین اشاره کرد از دیگر پیامدهای ازدواج موقت انگ بد نامی، شک گرایی نسبت به ازدواج دائم، فروپاشی خانواده ها، خشونت علیه زنان و ... است.
مساله برچسب زنی که گاهی از آن با عنوان داغ ننگ نام می برد امری بسیار مهم در جامعه است. یک فرد با رفتاری می تواند به شخص محبوب در جامعه تبدیل شود و در مقابل با رفتاری انگ بدنامی بخورد. بنابراین صیغه محرمیت و کنشگران آن همواره در جامعه مقبولیت چندانی ندارند و بار این مساله برای زنان بیش از مردان است. معمولا به زنانی که با وجود شرعی بودن به این ازدواج تن می دهند انگ و برچسب زده می شود و این امر نه تنها در بعد روحی و روانی آن بلکه در سایر ابعاد هم تاثیر میگذارد. همچنین تبدیل این نوع ازدواج به نوعی از اعتیاد و مخفیانه بودن و پنهانی بودن آن از دیگر پیامدهای این نوع ازدواج است.
مورد آخر که از همه پیامدها نیز مهم تر است، مساله حضانت و مسائل حقوقی این نوع از ازدواج هاست. معمولا از آنجایی که این نوع ازدواج در هیچ مکانی ثبت قانونی و سیستمی نمی شود از این رو اثبات نسب فرزند بسیار دشوار می شود. در این زمینه شیما قوشه وکیل پایه یک دادگستری به پژوهشگر ایرنا گفت: معمولا شکایت هایی که از این ازدواج ها صورت می گیرد کمتر است و دلیلش هم این است که حقوق خاصی برای آنها در نظر گرفته شده است و بنابراین شکایت دیگری مطرح نمی شود. در ازدواج موقت زنان حق نفقه ندارند مگر اینکه شرط شده باشد. بسیاری از زنان هم نمی دانند چنین شرطی می توانند بگذارند بنابراین چنین شرطی مطرح نمیشود. لذا بیشتر شکایت ها درباره مسایل فرزندانی است که از این ازدواج ها حاصل می شوند. شکایت مبنی بر گرفتن شناسنامه و یا اثبات نسب است.
وی افزود: حضانت فرزندان مانند ازدواج دائم قانونی است. به این صورت که تا ۷ سالگی با مادر و بعد از ۷ سالگی با پدر است. معمولا هم بیشتر شکایت ها حول بحث اثبات نسب است. چون در اکثر موارد طرفین نمی پذیرند که این فرزندان ناشی از آن رابطه آنها بوده و یا به عبارتی نفی ولد می کنند.
قوشه گفت: این نوع شکایت ها سبب ملزم شدن مردان به رعایت قوانین حقوقی، قانونی و یا اخلاقی در خصوص فرزندان و نفقه آنها می شود و اگر مدارک اثبات کننده این نوع ازدواج موجود باشد، تمام موارد مربوط به ازدواج رسمی نیز در آن اعمال می شود