Index

پریچهر جنتی: با یک دست بچه را نگه داشته با دست دیگر لوله جارو برقی را، بوی غذایش دویده تا کوچه و سماورش غُل می‌زند، لباس‌های سفید و تمیز آقای‌خانه هم لابد روی رخت پهن است.

همه تعریف ما یا اکثر ما از خانه‌داری همین است. همین کارهای جسمانی فرساینده و سخت. همین کارهایی که اسلام هم سنگینی آن را از دوش زن برداشته و به او حق داده بابت‌شان از همسرش مزد بگیرد. انگار «خانه» همین ظرف و ظروف و مبلمان و پرده است. وقتی از تاثیرگذارترین نهاد اجتماعی و امن‌ترین پناه بشری حرف می‌زنیم منظورمان فقط حاضر بودن غذا و اتو داشتن یقه پیراهن نیست! خانه‌داری فراتر از اینهاست، زن خانه می‌تواند لباسهایش را بسپارد به ماشین تا بشوید، جارو را بدهد به همسرش تا بکشد، پرده و تابلوهایش مثل یک دیزاینر، سِت نباشد و گاهی غذایش هم بسوزد اما همچنان، «خانه‌دار موفقی» باشد!

خانه‌داری یعنی خانواده‌داری؛ یعنی مدیریت عمیق‌ترین روابط انسانی در اصلی‌ترین پناهگاه انسان یا همان خانه. این مفهوم اگر به درستی درک شود، زیبایی و هماهنگی ظاهری هم به همراه آن می‌آید، دلچسب بودن مزه‌ها هم می‌آید، نظم و انضباط هم. خانواده‌داری یعنی انسان‌داری، جامعه‌داری، کشورداری و جهان‌داری. یک زن می‌تواند افراد جامعه را به حضیض رذائل اخلاقی براند و هم از آن بِرَهاند؛ او می‌تواند قرمه‌سبزی‌اش را بی‌نمک بپزد اما نمک زندگی یک جمع را کم و زیاد کند! می‌تواند همسر و فرزندانش را با رغبت در امور خانه شریک کند تا به تنهایی همه کارها را انجام نداده باشد و همچنان خانه‌دار خوبی باشد.

زن اگر اهلِ هر روز بهتر شدن، اهل مطالعه، ورزش، خودسازی، تمرین ، تهذیب و در کل اهل رشد و فضلیتِ مدام باشد خانواده و بالتبع جامعه را هم اهل می‌کند، رشد می‌دهد و اگر نباشد خودش سنگین‌ترین سد در برابر رشد جامعه است. قدر خانه داری را بدانیم، انسان‌سازی کمتر از ماشین‌سازی و ساختمان‌سازی و دندان‌سازی نیست.